قوانین خانواده

قانون مدنی نکاح و طلاق

باب اول – درنکاح
فصل اول – درخواستگاری
ماده ۱۰۳۴ – هرزنی راکه خالی ازموانع نکاح باشد می‌توان خواستگاری نمود.
ماده ۱۰۳۵ – وعدۀ ازدواج ایجادعلقۀ زوجیت نمی‌کنداگرچه تمام یا قسمتی ازمهریه که بین طرفین برای موقع ازدواج مقررگردیده پرداخته شده باشد بنابراین هریک اززن ومردمادام که عقدنکاح جاری نشده می‌تواندازوصلت امتناع کندوطرف دیگرنمی تواندبهیچوجه اورامجبوربه ازدواج کرده ویااز جهت صرف امتناع ازوصلت مطالبۀ خسارتی نماید.
ماده ۱۰۳۶ – حذف شده است. (اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)
ماده ۱۰۳۷ – هریک ازنامزدهامی توانددرصورت بهم خوردن وصلت منظور هدایائی راکه بطرف دیگریاابوین اوبرای وصلت منظورداده است مطالبه کند.
اگرعین هدایاموجودنباشدمستحق قیمت هدایائی خواهدبودکه عادتاً نگاه داشته می‌شودمگراینکه هدایابدون تقصیرطرف دیگرتلف شده باشد.
ماده ۱۰۳۸ – مفادماده قبل ازحیث رجوع به قیمت درموردی که وصلت منظوردراثرفوت یکی ازنامزدهابهم بخوردمجری نخواهدبود.
ماده ۱۰۳۹ – حذف شده است. (اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)
ماده ۱۰۴۰ – هریک ازطرفین می‌تواندبرای انجام وصلت منظورازطرف مقابل تقاضاکندکه تصدیق طبیب به صحت ازامراض مسریۀ مهم ازقبیل سفلیس وسوزاک وسل ارائه دهد.

فصل دوم – قابلیت صحی برای ازدواج
ماده ۱۰۴۱ – نکاح قبل از بلوغ ممنوع است.
تبصره – عقد نکاح قبل از بلوغ با اجازه ولی و به شرط رعایت مصلحت مولی علیه صحیح می‌باشد.
ماده ۱۰۴۲ – حذف شده است. (اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)
ماده ۱۰۴۳ – نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدر او است و هر‌گاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط و در این صورت دختر می‌تواند با معرفی کامل مردی که می‌خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آن‌ها قرار داده شده است پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید. (اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)

ماده ۱۰۴۴ – در صورتی که پدر یا جد پدری در محل حاضر نباشند و استیذان از آن‌ها نیز عادتاً غیر ممکن بوده و دختر نیز احتیاج به ازدواج داشته باشد، وی می‌تواند اقدام به ازدواج نماید. (اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)
تبصره – ثبت این ازدواج در دفترخانه منوط به احراز موارد فوق در دادگاه مدنی خاص می‌باشد.
فصل سوم – درموانع نکاح
ماده ۱۰۴۵ – نکاح با اقارب نسبی ذیل ممنوع است اگرچه قرابت حاصل از شبهه یا زنا باشد:
ا – نکاح باپدرواجدادوبامادروجدات هرقدرکه بالابرود.
۲ – نکاح بااولادهرقدرکه پائین برود.
۳ – نکاح بابرادروخواهرواولادآنهاتاهرقدرکه پائین برود.
۴ – نکاح باعمات وخالات خودوعمات وخالات پدرومادرواجدادوجدات
ماده ۱۰۴۶ – قرابت رضاعی ازحیث حرمت نکاح درحکم قرابت نسبی است مشروط براینکه:
اولاً – شیرزن ازحمل مشروع حاصل شده باشد.
ثانیا – شیرمستقیماازپستان مکیده شده باشد.
ثالثا – طفل لااقل یک شبانه روزویا۱۵دفعه متوالی شیرکامل خورده باشدبدون اینکه غذای دیگریاشیرزن دیگررابخورد.
رابعا – شیرخوردن طفل قبل ازتمام شدن دوسال ازتولداوباشد.
خامسا – مقدارشیری که طفل خورده است ازیک زن وازیک شوهرباشدبنا براین اگرطفل درشبانه روزمقداری ازشیریک زن ومقداری ازشیرزن دیگربخورد موجب حرمت نمی‌شوداگرچه شوهرآن دوزن یکی باشد. وهمچنین اگرزن یک دخترو یک پسررضاعی داشته باشدکه هریک راازشیرمتعلق به شوهردیگرشیرداده باشد آن پسرویاآن دختربرادروخواهررضاعی نبوده ازدواج بین آنهاازاین حیث ممنوع نمی‌باشد.
ماده ۱۰۴۷ – نکاح بین اشخاص ذیل به واسطه مصاهره ممنوع دائمی است:
۱ – بین مردومادروجدات زن اوازهردرجه که باشداعم ازنسبی ورضاعی.
۲ – بین مردوزنی که سابقاً زن پدرویا یکی ازاجدادیازن پسریازن یکی ازاحفاداوبوده است هرچندقرابت رضاعی باشد.
۳ – بین مردبااناث ازاولادزن ازهردرجه که باشدولورضاعی مشروط بر اینکه بین زن وشوهرزناشوئی واقع شده باشد.
ماده ۱۰۴۸ – جمع بین دوخواهرممنوع است اگرچه به عقدمنقطع باشد.
ماده ۱۰۴۹ – هیچکس نمی‌توانددختربرادرزن ویادخترخواهرزن خودرا بگیردمگربااجازه زن خود.
ماده ۱۰۵۰ – هرکس زن شوهردارراباعلم به وجودعلقه زوجیت وحرمت نکاح ویازنی راکه درعده طلاق یادرعده وفات است باعلم به عده وحرمت نکاح برای خودعقدکندعقدباطل وآن زن مطلقاً برآن شخص حرام مؤبدمی شود.
ماده ۱۰۵۱ – حکم مذکوردرماده فوق درموردی نیزجاری است که عقدازروی جهل به تمام یایکی ازامورمذکوره فوق بوده ونزدیکی هم واقع شده باشد. درصورت جهل وعدم وقوع نزدیکی عقد باطل ولی حرمت ابدی حاصل نمی‌شود.
ماده ۱۰۵۲ – تفریقی که بالعان حاصل می‌شودموجب حرمت ابدی است.
ماده ۱۰۵۳ – عقد درحال احرام باطل است وباعلم به حرمت موجب حرمت ابدی است.
ماده ۱۰۵۴ – زنای بازن شوهرداریازنی که درعدۀ رجعیه است موجب حرمت ابدی است.
ماده ۱۰۵۵ – نزدیکی به شبهه وزنااگرسابق برنکاح باشدازحیث مانعیت نکاح درحکم نزدیکی بانکاح صحیح است ولی مبطل نکاح سابق نیست.
ماده ۱۰۵۶ – اگرکسی باپسری عمل شنیع کندنمی تواند مادریاخواهریا دختراوراتزویج کند.
ماده ۱۰۵۷ – زنی که سه مرتبه متوالی زوجه یک نفربوده ومطلقه شده برآن مردحرام است مگراینکه بعقد دائم به زوجیت مرد دیگری درآمده وپس ازوقوع نزدیکی بااوبواسطه طلاق یافسخ یافوت فراق حاصل شده باشد.
ماده ۱۰۵۸ – زن هرشخصی که به نه طلاق که شش تای آن عددی است مطلقه شده باشدبرآن شخص حرام مؤبد می‌شود.
ماده ۱۰۵۹ – نکاح مُسلِمه باغیرمُسلم جایزنیست.
ماده ۱۰۶۰ – ازدواج زن ایرانی باتبعه خارجه درمواردی هم که مانع قانونی نداردموکول به اجازه مخصوص ازطرف دولت است.
ماده ۱۰۶۱ – دولت می‌تواندازدواج بعضی ازمستخدمین ومامورین رسمی ومحصلین دولتی رابازنی که تبعه خارجه باشدموکول به اجازه مخصوص نماید.

فصل چهارم – شرایط صحت نکاح
ماده ۱۰۶۲ – نکاح واقع می‌شودبه ایجاب وقبول بالفاظی که صریحاً دلالت برقصدازدواج نماید.
ماده ۱۰۶۳ – ایجاب وقبول ممکن است ازطرف خود مرد و زن صادرشودویااز طرف اشخاصی که قانوناً حق عقد دارند.
ماده ۱۰۶۴ – عاقدبایدعاقل وبالغ وقاصدباشد.
ماده ۱۰۶۵ – توالی عرفی ایجاب وقبول شرط صحت عقداست.
ماده ۱۰۶۶ – هرگاه یکی ازمتعاقدین یاهردو لال باشندعقدبه اشاره از طرف لال نیزواقع می‌شودمشروط براینکه بطوروضوح حاکی ازانشاءعقدباشد.
ماده ۱۰۶۷ – تعیین زن وشوهربنحوی که برای هیچ یک ازطرفین درشخص طرف دیگرشبهه نباشدشرط صحت نکاح است.
ماده ۱۰۶۸ – تعلیق درعقدموجب بطلان است.
ماده ۱۰۶۹ – شرط خیارفسخ نسبت به عقدنکاح باطل است ولی درنکاح دائم شرط خیارنسبت به صداق جایزاست مشروط براینکه مدت آن معین باشدو بعدازنسخ مثل آن است که اصلاً مَهرذکرنشده باشد.
ماده ۱۰۷۰ – رضای زوجین شرط نفوذعقداست وهرگاه مکره بعداززوال کره عقد رااجازه کندنافذاست مگراینکه اکراه به درجه بوده که عاقد فاقد قصد باشد.

فصل پنجم – وکالت درنکاح
ماده ۱۰۷۱ – هریک ازمردوزن می‌توانندبرای عقدنکاح وکالت به غیردهد.
ماده ۱۰۷۲ – درصورتی که وکالت بطوراطلاق داده شودوکیل نمی‌تواند موکله رابرای خودتزویج کندمگراینکه این اذن صریحاً به اودادشده باشد.
ماده ۱۰۷۳ – اگروکیل ازآنچه که موکل راجع به شخص یامَهریاخصوصیات دیگرمعین کرده تخلف کندصحت عقدمتوقف برتنفیذ موکل خواهدبود.
ماده ۱۰۷۴ – حکم ماده فوق درموردی نیزجاری است که وکالت بدون قید بوده ووکیل مراعات مصلحت موکل رانکرده باشد.

فصل ششم – درنکاح منقطع
ماده ۱۰۷۵ – نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معینی واقع شده باشد.
ماده ۱۰۷۶ – مدت نکاح منقطع بایدکاملاً معین شود.
ماده ۱۰۷۷ – درنکاح منقطع احکام راجع به وراثت زن وبه مَهراوه‌مان است که درباب ارث ودرفصل آتی مقررشده است.

فصل هفتم – درمَهر
ماده ۱۰۷۸ – هرچیزی راکه مالیت داشته وقابل تمیزنیزباشدمی توان مَهر قرارداد.
ماده ۱۰۷۹ – مَهربایدبین طرفین تاحدی که رفع جهالت آنهابشودمعلوم باشد.
ماده ۱۰۸۰ – تعیین مقدارمَهرمنوط به تراضی طرفین است.
ماده ۱۰۸۱ – اگردرعقدنکاح شرط شودکه درصورت عدم تادیه مهردرمدت معین نکاح باطل خواهدبودنکاح ومَهرصحیح ولی شرط باطل است.
ماده ۱۰۸۲ – به مجردعقد، زن مالک مَهرمی شودومی تواندهرنوع تصرفی که بخواهددرآن بنماید.

تبصره – چنانچه مهریه وجه رایج باشد متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تأدیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می‌گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحو دیگری تراضی کرده باشند.
آئین نامه اجرائی این قانون حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ تصویب توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با همکاری وزارت دادگستری و وزارت امور اقتصادی و دارایی تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. (الحاقی بموجب قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی در خصوص مهریه مصوب سال ۷۶)

آئین نامه اجرائی قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی مصوب ۱۳۷۷

ماده ۱- چنانچه مهریه وجه رایج باشد مرجع صالح بنابه درخواست هر یک از زوجین میزان اّن را با توجه به تغییر شاخص قیمت سال زمان تادیه نسبت به سال وقوع عقد محاسبه و تعیین می‌نماید.
تبصره: در صورتی که زوجین در حین اجرای عقد در خصوص محاسبه و پرداخت مهریه وجه رایج به نحو دیگری تراضی کرده باشند مطابق تراضی ایشان عمل خواهد شد.
ماده ۲ – نحوه محاسبه مهریه وجه رایج بدین صورت است:
متوسط شاخص بها در سال قبل، تقسیم بر متوسط شاخص بها در سال وقوع عقد، ضربدر مهریه مندرج در عقدنامه.
ماده ۳ – در مواردی که مهریه زوجه باید از ترکه زوج متوفی پرداخت شود تاریخ فوت مبنای محاسبه مهریه خواهد بود.
ماده ۴ – بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مکلف به انجام موارد زیر می‌باشد:
الف: شاخصهای بهای سالهای قبل از اجرای این قانون را تهیه و در اختیار قضاییه قرار دهد.
ب: شاخص بهای مربوط به هر سال را به طور سالیانه حداکثر تا پایان خرداد ماه تهیه و به قوه قضائیه اعلام نماید.
ماده ۵ – دادگاه‌ها و ادارات ثبت اسناد و املاک موظفند درمحاسبه میزان مهریه وجه رایج مطابق ماده (۲) و در تعیین تغییرشاخص قیمت مهریه براساس شاخصهای مقرر در ماده (۴) این اّئین نامه اقدام نمایند.
ماده ۶ – در صورتی که زوجه برای وصول مهریه به دادگاه صالح دادخواست تقدیم نماید هزینه دادرسی به میزان بهای خواسته بر اساس مهرالمسمی با زوجه است و در صورت صدور حکم به نفع وی، زوج علاوه بر پرداخت مهریه طبق ضوابط این اّئین نامه مسئول پرداخت هزینه دادرسی به مقدار مهرالمسمی و ابطال تمبر به میزان مابه التفاوت خواهد بود.
ماده ۷ – در صورتی که زوج تقاضای صدور اجازه طلاق نماید دادگاه مکلف به تعیین تکلیف مهریه براساس این اّئین نامه و بر طبق ضوابط و مقررات جاری خواهد بود.
معاون اول رئیس جمهور حسن حبیبی (نحوه دریافت و مطالبه مهریه و جدول شاخص ب‌ها)

قانون استفساریه تبصره ذیل ماده (۱۰۸۲) قانون مدنی مصوب ۱۳۷۶

موضوع استفساریه:

ماده واحده- آیا ملاک محاسبه مهریه به نرخ روز موضوع تبصره ذیل ماده (۱۰۸۲) قانون مدنی مصوب ۲۹/۴/۱۳۷۶، زمان صدور حکم است یا زمان تادیه آن؟

نظر مجلس:
منظور از زمان تادیه، زمان اجرای قطعی و لازم الاجراء است.

قانون فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه علنی روز سه‌شنبه مورخ بیست و هفتم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و چهار مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۴/۳/۱۳۸۴ به تایید شورای نگهبان رسید.

ماده ۱۰۸۳ – برای تادیه تمام یاقسمتی ازمَهرمی توان مدت یااقساطی قرارداد.
ماده ۱۰۸۴ – هرگاه مَهرعین معین باشدومعلوم گردد قبل ازعقد معیوب بوده ویابعدازعقدوقبل ازتسلیم معیوب ویاتلف شودشوهرضامن عیب وتلف است.
ماده ۱۰۸۵ – زن می‌تواند تا مَهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهرداردامتناع کندمشروط براینکه مَهراوحال باشدواین امتناع مسقط حق نفقه نخواهدبود.
ماده ۱۰۸۶ – اگرزن قبل ازاخذمَهربه اختیارخودبه ایفاءوظایفی که در مقابل شوهرداردقیام نموددیگرنمی تواندازحکم ماده قبل استفاده کند معذلک حقی که برای مطالبه مَهرداردساقط نخواهدشد.
ماده ۱۰۸۷ – اگردرنکاح دائم مَهرذکرنشده یاعدم مَهرشرط شده باشدنکاح صحیح است وطرفین می‌توانندبعدازعقدمَهررابه تراضی معین کنندواگرقبل ازتراضی برمَهرمعین بین آنهانزدیکی واقع شودزوجه مستحق مَهرالمثل خواهد بود.
ماده ۱۰۸۸ – درموردماده قبل اگریکی اززوجین قبل ازتعیین مَهروقبل از نزدیکی بمیردزن مستحق هیچگونه مَهری نیست.
ماده ۱۰۸۹ – ممکن است اختیارتعیین مَهربه شوهریاشخص ثالثی داده شوددراین صورت شوهریاشخص ثالث می‌تواندمَهرراهرقدربخواهدمعین کند.
ماده ۱۰۹۰ – اگراختیارتعیین مَهربه زن داده شودزن نمی‌تواندبیشتراز مَهرالمثل معین نماید.
ماده ۱۰۹۱ – برای تعیین مَهرالمثل بایدحال زن ازحیث شرافت خانوادگی وسایرصفات ووضعیت اونسبت به اماثل واقران واقارب وهمچنین معمول محل وغیره درنظرگرفته شود.
ماده ۱۰۹۲ – هرگاه شوهرقبل ازنزدیکی زن خودراطلاق دهدزن مستحق نصف مَهرخواهدبودواگرشوهربیش ازنصف مَهرراقبلاداده باشدحق داردمازاداز نصف راعیناً یامثلاً یا قیمتاً استردادکند.
ماده ۱۰۹۳ – هرگاه مَهردرعقدذکرنشده باشدوشوهرقبل ازنزدیکی وتعیین مَهرزن خودراطلاق دهدزن مستحق مَهرالمتعه است واگربعدازآن طلاق دهدمستحق مَهرالمثل خواهدبود.
ماده ۱۰۹۴ – برای تعیین مَهرالمتعه حال مردازحیث غناوفقرملاحظه می‌شود.
ماده ۱۰۹۵ – درنکاح منقطع عدم مَهردرعقدموجب بطلان است.
ماده ۱۰۹۶ – درنکاح منقطع موت زن دراثناءمدت موجب سقوط مَهر نمی‌شودوهمچنین است اگرشوهرتاآخرمدت بااونزدیکی نکند.
ماده ۱۰۹۷ – درنکاح منقطع هرگاه شوهرقبل ازنزدیکی تمام مدت نکاح را ببخشدبایدنصف مَهررابدهد.
ماده ۱۰۹۸ – درصورتی که عقدنکاح اعم ازدائم یامنقطع باطل بوده و نزدیکی واقع نشده زن حق مَهرنداردواگرمَهرراگرفته شوهرمی تواندآن را استردادنماید.
۱۰۹۹ – درصورت جهل زن به فسادنکاح ووقوع نزدیکی زن مستحق مَهرالمثل است.
ماده ۱۱۰۰ – درصورتی که مَهرالمسمی مجهول باشدیامالیت نداشته باشد یاملک غیرباشددرصورت اول ودوم زن مستحق مَهرالمثل خواهدبودودرصورت سوم مستحق مثل یاقیمت آن خواهدبودمگراینکه صاحب مال اجازه نماید.
ماده ۱۱۰۱ – هرگاه عقدنکاح قبل نزدیکی به جهتی فسخ شودزن حق مَهرندارد مگردرصورتی که موجب فسخ، عنن باشدکه دراین صورت باوجودفسخ نکاح زن مستحق نصف مَهراست.

فصل هشتم – درحقوق وتکالیف زوجین نسبت به یکدیگر
ماده ۱۱۰۲ – همین که نکاح بطورصحت واقع شدروابط زوجیت بین طرفین موجودوحقوق وتکالیف زوجین درمقابل همدیگربرقرارمی شود.
ماده ۱۱۰۳ – زن وشوهرمکلف به حسن معاشرتی بایکدیگرند.
ماده ۱۱۰۴ – زوجین بایددرتشییدمبانی خانواده وترتیب اولادخودبه یکدیگرمعاضدت نمایند.
ماده ۱۱۰۵ – درروابط زوجین ریاست خانواده ازخصائص شوهراست.
ماده ۱۱۰۶ – درعقددائم نفقه زن بعهده شوهراست
ماده ۱۱۰۷- نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه‌های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض. اصلاحی بموجب قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۸۱
ماده ۱۱۰۸ – هرگاه زن بدون مانع مشروع ازادای وظایف زوجیت امتناع کندمستحق نفقه نخواهدبود.
ماده ۱۱۰۹ – نفقه مطلقه رجعیه درزمان عده برعهده شوهراست مگراینکه طلاق درحال نشوزواقع شده باشدلیکن اگرعده ازجهت فسخ نکاح یاطلاق بائن باشد زن حق نفقه نداردمگردرصورت حمل ازشوهرخودکه دراین صورت تازمان وضع حمل حق نفقه خواهدداشت.
ماده ۱۱۱۰- در ایام عده وفات، مخارج زندگی زوجه عندالمطالبه از اموال اقاربی که پرداخت نفقه به عهده آنان است (در صورت عدم پرداخت) تامین می‌گردد. اصلاحی بموجب قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۸۱
ماده ۱۱۱۱ – زن می‌توانددرصورت استنکاف شوهرازدادن نفقه به محکمه رجوع کنددراین صورت محکمه میزان نفقه رامعین وشوهررابه دادن آن محکوم خواهدکرد.
ماده ۱۱۱۲ – اگراجراءحکم مذکوردرماده قبل ممکن نباشدمطابق ماده ۱۱۲۹رفتارخواهدشد.
ماده ۱۱۱۳ – درعقدانقطاع زن حق نفقه نداردمگراینکه شرط شده یاآنکه عقدمبنی برآنجاری شده باشد.
ماده ۱۱۱۴ – زن بایددرمنزلی که شوهرتعیین می‌کندسکنی نمایدمگرآنکه اختیارتعیین منزل به زن داده شده باشد.
ماده ۱۱۱۵ – اگربودن زن باشوهردریک منزل متضمن خوف ضرربدنی یامالی یاشرافتی برای زن باشدزن می‌تواندمسکن علیحده اختیارکندودرصورت ثبوت مظنه ضررمزبورمحکمه حکم بازگشت به منزل شوهرنخواهددادومادام که زن در بازگشتن به منزل مزبورمعذوراست نفقه برعهده شوهرخواهدبود.
ماده ۱۱۱۶ – درموردماده فوق مادام که محاکمه بین زوجین خاتمه نیافته محل سکنای زن به تراضی محکمه باجلب نظراقربای نزدیک طرفین منزل زن رامعین خواهدنمودودرصورتی که اقربائی نباشدخودمحکمه محل مورداطمینان رامعین خواهدکرد.
ماده ۱۱۱۷ – شوهرمی تواندزن خودراازحرفه یاصنعتی که منافی مصالح خانوادگی یاحیثیات خودیازن باشدمنع کند.
ماده ۱۱۱۸ – زن مستقلامی توانددردارائی خودهرتصرفی راکه می‌خواهد بکند.
ماده ۱۱۱۹ – طرفین عقدازدواج می‌توانندهرشرطی که مخالف بامقتضای عقدمزبورنباشددرضمن عقدازدواج یاعقدلازم دیگربنمایدمثل اینکه شرط شودهرگاه شوهرزن دیگربگیردیادرمدت معینی غائب شودیاترک انفاق نماید یابرعلیه حیات زن سوءقصدکندیاسوءرفتاری نمایدکه زندگانی آنهابا یکدیگرغیرقابل تحمل شودزن وکیل ووکیل درتوکیل باشدکه پس ازاثبات تحقق شرط درمحکمه وصدورحکم نهائی خودرامطلقه سازد.

باب دوم – درانحلال عقدنکاح
ماده ۱۱۲۰ – عقدنکاح به فسخ یابه طلاق یابه بذل مدت درعقدانقطاع منحل می‌شود.

فصل اول – درموردامکان فسخ نکاح
ماده ۱۱۲۱ – جنون هریک اززوجین بشرط استقراراعم ازاینکه مستمریا ادواری باشدبرای طرف مقابل موجب حق فسخ است.
ماده ۱۱۲۲ – عیوب زیر در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود:
۱ – خصاء.
۲ – عنن به شرط اینکه ولو یک بار عمل زناشویی را انجام نداده باشد.
۳ – مقطوع بودن آلت تناسلی به اندازه‌ای که قادر به عمل زناشویی نباشد. (اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)
ماده ۱۱۲۳ – عیوب ذیل درزن موجب حق فسخ برای مردخواهدبود:
۱ – قرن.
۲ – جذام.
۳ – برص.
۴ – افضاء.
۵ – زمین گیری.
۶ – نابینائی ازهردوچشم.
ماده ۱۱۲۴ – عیوب زن درصورتی موجب حق فسخ برای مرداست که عیب مزبور درحال عقدوجودداشته است.
ماده ۱۱۲۵ – جنون وعنن درمردهرگاه بعدازعقدهم حادث شودموجب حق فسخ برای زن خواهدبود.
ماده ۱۱۲۶ – هر یک اززوجین که قبل ازعقدعالم به امراض مذکوره درطرف دیگربودبعدازعقدحق فسخ نخواهدداشت.
ماده ۱۱۲۷ – هر‌گاه شوهر بعد از عقد مبتلابه یکی ازامراض مقاربتی گرددزن حق خواهدداشت که از نزدیکی با او امتناع نماید و امتناع مزبور مانع حق نفقه نخواهدبود.
ماده ۱۱۲۸ – هرگاه دریکی ازطرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شودکه طرف مذکوره فاقد وصف مقصود بود برای طرف مقابل حق فسخ خواهدبود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبانیا بر آن واقع شده باشد.
ماده ۱۱۲۹ – درصورت استنکاف شوهرازدادن نفقه وعدم امکان اجراءحکم محکمه والزام اوبه دادن نفقه زن می‌تواندبرای طلاق به حاکم رجوع کندوحاکم رجوع کندوحاکم شوهر او را اجبار به طلاق می‌نماید. همچنین است درصورت عجز شوهر از دادن نفقه.
ماده ۱۱۳۰ – در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می‌تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند، چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار می‌سر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می‌شود. (اصلاحی مطابق قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۱۳۷۰)

تبصره – عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر وحرج محسوب می‌گردد:
۱- ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناتوب در مدت یک سال بدون عذر موجه.
۲- اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلاء وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی بت ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.
در صورتی که زوج به تعهد خود عمل ننماید و یا پس از ترک، مجددا «به مصر موارد مذکور روی آورده، بنا به درخواست زوجه، طلاق انجام خواهد شد.
۳- محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر.
۴- ضرب و شتم یا هرگونه سوءاستفاده مستمر زوج که عرفا» با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.
۵- ابتلاء زوح به بیماری‌های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عراضه صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.
موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه درسایر مواردی که عسر وحرج زن در دادگاه احراز شود، حکم طلاق صادرنماید الحاقی بموجب قانون الحاق یک تبصره به ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی مصوب ۸۱
ماده ۱۱۳۱ – خیارفسخ فوری است واگرطرفی که حق فسخ داردبعدازاطلاع بعلت فسخ نکاح رافسخ نکندخیاراوساقط می‌شودبشرط اینکه علم به حق فسخ و فوریت آن داشته باشدتشخیص مدتی که برای امکان استفاده ازخیارلازم بوده بنظرعرف وعادت است.
ماده ۱۱۳۲ – درفسخ نکاح رعایت ترتیباتی که برای طلاق مقرراست شرط نیست.

فصل دوم – درطلاق
مبحث اول – درکلیات
ماده ۱۱۳۳- مرد می‌تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.
تبصره – زن نیز می‌تواند با وجود شرایط مقرر در مواد (۱۱۱۹)، (۱۱۲۹) و (۱۱۳۰) این قانون، از دادگاه تقاضای طلاق نماید. (اصلاحی بموجب قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب ۸۱).
ماده ۱۱۳۴ – طلاق بایدبه صیغه طلاق ودرحضورلااقل دونفرمردعادل که طلاق را بشنوندواقع گردد.
ماده ۱۱۳۵ – طلاق بایدمنجزباشدوطلاق معلق بشرط باطل است.
ماده ۱۱۳۶ – طلاق دهنده بایدبالغ وعادل وقاصدومختارباشد.
ماده ۱۱۳۷ – ولی مجنون دائمی می‌توانددرصورت مصلحت مولی علیه زن او راطلاق دهد.
ماده ۱۱۳۸ – ممکن است صیغه طلاق رابه توسط وکیل اجرانمود.
ماده ۱۱۳۹ – طلاق مخصوص عقددائم است وزن منقطعه به انقضاءمدت یابذل آن ازطرف شوهراززوجیت خارج می‌شود.
ماده ۱۱۴۰ – طلاق زن درمدت عادت زنانگی یادرحال نفاس صحیح نیست مگر اینکه زن حامل باشدیاطلاق قبل ازنزدیکی بازن واقع شودیاشوهرغائب باشد بطوری که اطلاع ازعادت زنانگی بودن زن نتواندحاصل کند.
ماده ۱۱۴۱ – طلاق درطهرمواقعه صحیح نیست مگراینکه زن یائسه یاحامل باشد.
ماده ۱۱۴۲ – طلاق زنی که باوجوداقتضای سن عادت زنانگی نمی‌شودوقتی صحیح است که ازتاریخ آخرین نزدیکی بازن سه ماه گذشته باشد.

مبحث دوم – دراقسام طلاق
ماده ۱۱۴۳ – طلاق بردوقسم است: بائن و رجعی
ماده ۱۱۴۴ – درطلاق بائن برای شوهرحق رجوع نیست.
ماده ۱۱۴۵ – درمواردذیل طلاق بائن است:
۱ – طلاقی که قبل ازنزدیکی واقع شود.
۲ – طلاق یائسه.
۳ – طلاق خلع ومبارات مادام که زن رجوع بعوض نکرده باشد.
۴ – سومین طلاق که بعدازسه وصلت متوالی بعمل آیداعم ازاینکه وصلت در نتیجه رجوع باشدیادرنتیجه نکاح جدید.
ماده ۱۱۴۶ – طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که ازشوهرخوددارددر مقابل مالی که به شوهرمی دهدطلاق بگیرداعم ازاینکه مال مزبورعین مَهریا معادل آن ویابیشترویاکمتر ازمَهرباشد.
ماده ۱۱۴۷ – طلاق مبارات آن است که کراهت ازطرفین باشدولی دراین صورت عوض بایدزائدبرمیزان مَهرنباشد.
ماده ۱۱۴۸ – درطلاق رجعی برای شوهردرمدت عده حق رجوع است.
ماده ۱۱۴۹ – رجوع درطلاق بهرلفظ یافعلی حاصل می‌شودکه دلالت بررجوع کندمشروط براینکه مقرون به قصدرجوع باشد.

مبحث سوم – درعده
ماده ۱۱۵۰ – عده عبارت است ازمدتی که تاانقضای آن زنی که عقدنکاح او منحل شده است نمی‌تواندشوهردیگراختیارکند.
ماده ۱۱۵۱ – عده طلاق وعده فسخ نکاح سه طهراست مگراینکه زن به اقتضای سن عادت زنانگی نبیندکه دراین صورت عده اوسه ماه است.
ماده ۱۱۵۲ – عده طلاق وفسخ نکاح وبذل مدت وانقضاءآن درموردنکاح منقطع درغیرحامل دوطهراست مگراینکه زن به اقتضای سن عادت زنانگی نبیندکه در این صورت چهل وپنج روزاست.
ماده ۱۱۵۳ – عده طلاق وفسخ نکاح وبذل مدت وانقضاءآن درموردزن حامله تا وضع حمل است.
ماده ۱۱۵۴ – عده وفات چه دردائم وچه درمنقطع درهرحال چهارماه وده روزاست مگراینکه زن حامل باشدکه دراین صورت عده وفات تاموقع وضع حمل است مشروط براینکه فاصله بین فوت شوهرووضع حمل ازچهارماه وده روزبیشتر باشدوالامدت عده‌‌ همان چهارماه وده روزخواهدبود.
ماده ۱۱۵۵ – زنی که بین اووشوهرخودنزدیکی واقع وهمچنین زن یائسه نه عده طلاق داردونه عده فسخ نکاح ولی عده وفات درهرموردبایدرعایت شود.
ماده ۱۱۵۶ – زنی که شوهراوغایب مفقودالاثربوده وحاکم اوراطلاق داده باشدبایدازتاریخ طلاق عده وفات نگاهدارد.
ماده ۱۱۵۷ – زنی که به شبهه باکسی نزدیکی کندبایدعده طلاق نگاهدارد.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. 🔔قابل توجه مشتاقان یادگیری مباحث کاربردی حقوقی، بویژه دارندگان مشاغل حقوقی

    🈴کلینیک حقوقی ایران با همکاری سامانه 24آموز آغاز نمود

    🔹دوره آموزش مجازی مسائل حقوقی کاربردی ازدواج و طلاق به زبان ساده

    🔹در این دوره تلاش شده است به سوالات کاربردی در حیطه ازدواج و طلاق در سرفصل های زیر پاسخ داده شود:

    ✅ شرایط خواستگاری
    ✅ عقد و شرایط عقد
    ✅ شروط سنی و تکالیف زوجین به همراه مسائل جهیزیه، مهریه و شروط خلاف
    ✅ مسائل مربوط طلاق و حضانت

    🔹علاقمندان می توانند از طریق لینک زیر به دوره ی مذکور دسترسی داشته باشند:

    http://www.24amooz.com/index/package/141/Family-Law

    @iranlawclinic

    24 آموز – مرجع آموزش های آنلاین کاربردی – مسائل حقوقی کاربردی ازدواج و طلاق به زبان ساده
    مسائل حقوقی کاربردی ازدواج و طلاق به زبان ساده –

پاسخ دادن به dana لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا