انگیزه مجرم در تعیین مجازات چه جایگاهی دارد
-
به طور کلی باید توجه داشت که انگیزه در حقوق ایران نقش اندک و کماثری در تعیین مجازات دارد و اگر قصد وقوع جرم وجود نداشته باشد، مجازات بسیار متفاوت با فرضی خواهد بود که قصد وجود دارد. انگیزه مثبت و منفی در مجازات بیتاثیر است
آیا کسی که برای رها کردن بیمار از درد و رنج بیپایان اقدام به کشتن او میکند با کسی که با بیرحمی قربانی خود را برای بردن اموال وی میکشد باید به یک ترتیب مجازات شوند؟
دو دسته پاسخ به این سوال داده میشود؛ گروهی که انگیزه را موثر در تعیین مجازات میدانند، معتقدند که باید برای مجرم اول مجازات سبکتری در نظر گرفت؛ اما کسانی که به انگیزه در ارتکاب قتل توجهی نمیکنند، این دو را از حیث مجازات یکسان میدانند. در حقوق ایران انگیزه در تعیین مجازات تاثیری ندارد و تنها ممکن است در برخی موارد موجب تخفیف مجازات شود. برای اینکه به بررسی بیشتر این موضوع بپردازیم با دکتر وحید صالحی، حقوقدان و وکیل دادگستری گفتوگو کرده ایم که در پی می آید:
تفاوت انگیزه و قصد
این وکیل دادگستری در گفتوگو با «حمایت» در خصوص انگیزه و قصد ارتکاب جرم، تفاوت میان آن دو و نقشی که هر یک در عنصر معنوی جرم دارند، چنین توضیح میدهد: انگیزه نیرویی است که افراد را به رفتاری سوق میدهد که این نیرو گاه غریزی و گاه ناشی از یک تصمیم منطقی است.
صالحی ادامه میدهد: در ارتکاب جرم معمولا انگیزه به داعی احساس نفع و ضرری اطلاق میشود که فرد را به سمت ارتکاب جرم میکشاند. شایان ذکر است که هیچ انسان عاقلی بدون غرض خاص و انگیزه معین دست به ارتکاب جرم نمیزند. اما «قصد» که مفهوم لغوی آن «اراده» است به معنی خواستن، طلب کردن، آهنگ و عزم است. از منظر حقوقی قصد در سه اصل آزادی، استقلال و حاکمیت کاربرد دارد که البته در خصوص اصل آزادی اراده در ارتکاب جرم نظریات مختلفی از جنبههای مذهبی – فلسفی و حقوقی ارائه شده است که در این مختصر مجال پرداختن به آنها نیست. معمولا قصد مجرمانه و سوءنیت به صورت مترادف بهکار میرود؛ معالوصف میتوان بر آن بود که: «اراده و خواستن رفتار مجرمانه و نتایج و آثار حاصله از آن سازنده سوءنیت یا قصد مجرمانه است.» البته عدهای از حقوقدانان «آگاهی» را به ارکان سازنده قصد مجرمانه افزودهاند. قصد مجرمانه سازنده معنوی جرم است؛ ولی به نظر میرسد خواستن رفتار مجرمانه و نتایج حاصله آن افاده از مرتکب حائز شرایط تکلیف برای تحمل مسئولیت کیفری میکند و به عبارت واضحتر، در این صورت آگاهی محقق خواهد بود؛ بنابراین الحاق آن در تعریف قصد مجرمانه تاکیدی بیش نیست و ضرورتی ندارد. قصد مجرمانه سازنده رکن معنوی جرم است درحالیکه «انگیزه» به عنوان یکی از عناصر تشکیلدهنده جرم (عنصر معنوی) محسوب نمیشود، هرچند که در تکوین و ایجاد قصد مجرمانه دخالت دارد.
از آنجا که این نوع قتلها با انگیزه شرافتمندانه و در راستای نجات مقتول از رنج و تعب ارتکاب مییابد،در صورتی که موضوع حسب مورد مشمول حکم مجازات قصاص یا اجرای آن قرار نگیرد؛ به لحاظ وجود انگیزه شرافتمندانه قاتل در ارتکاب قتل، وفق بند «پ» از ماده 38 از قانون مجازات اسلامی جدید قابلیت اعمال تخفیف در مجازات ایشان وجود خواهد داشت
تاثیر انگیزه در وقوع جرم
این حقوقدان در پاسخ به این سوال که آیا انگیزه ارتکاب جرم در وقوع جرم تاثیر دارد؟توضیح میدهد: با تجمیع و تحقق سه رکن مادی، معنوی و قانونی، جرم به عنوان یک واقعه متولد میشود و همانگونه که پیشتر گفته شد «انگیزه» از ارکان سازنده جرم بشمار نمیرود؛ بنابراین هر رفتاری که به موجب قانون جرم تلقی شده است با هر انگیزهای که ارتکاب یابد، جرم محسوب میشود و پیداست که در دایره اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها استثنایی در این خصوص وجود ندارد.
صالحی درباره اینکه آیا انگیزه مثبت تاثیر مثبتی در مجازات مجرم خواهد داشت یا خیر؟ میگوید: قطعا انگیزه ارتکاب جرم میتواند در نوع و میزان مجازات مقرر قانونی برای مجرم موثر باشد. یک شیوه تفرید مجازاتها وجود دارد که ریشه آن در نظریات اندیشمندان مکاتب کیفری است؛ بر مبنای این شیوه با مد نظر قرار دادن انگیزه ارتکاب جرم که معمولا موید و کاشف از وضعیت و پیشینه شخصیتی مجرم است، قاضی میتواند در راستای اثربخشی مجازاتها، در موارد مشابه جرایم ارتکابی، مجازات را در محدوده اختیارات قانونی فردی (حداقل و حداکثر) و نوعی در نظر بگیرد و مورد حکم قرار دهد که در این صورت یقینا انگیزه شرافتمندانه و مثبت مجرم در صورت احراز میتواند از موجبات شمول شیوه مذکور نسبت به وی شود. ناگفته نماند که انگیزه مثبت مجرم میتواند از موجبات بهرهمندی او از تخفیف و تبدیل مجازات مساعدتر به حال وی نیز باشد.
تغییرات قانون جدید درباره نقش انگیزه
این وکیل دادگستری در مقام توضیح تفاوتهای موجود میان قانون مجازات اسلامی سابق و قانون جدید از حیث تاثیر انگیزه خاطرنشان میکند: تفاوت ذاتی بین دو قانون از حیث مورد سوال ملاحظه نمیشود؛ در قانون مجازات اسلامی سابق قانونگذار در بند 3 ماده 22 وجود انگیزه شرافتمندانه در ارتکاب جرم را از موجبات تخفیف مجازات بر شمرده است و در قانون مجازات اسلامی اخیرالتصویب عینا همین عبارت را در قسمت آخر بند (پ) از ماده 38 مذکور آورده؛ بنابراین در هر دو قانون یاد شده انگیزه شرافتمندانه از موجبات تخفیف مجازات محسوب شده است. ذکر این نکته خالی از فایده نخواهد بود که در قانون مجازات اسلامی جدید قانونگذار در مواد 40 و 46 با استفاده از دو نهاد جرمشناختی که به نظر میرسد به تاسی از یافتههای جرمشناسی باشد، تعویق صدور حکم و تعلیق اجرای مجازات را لحاظ کرده است و با وارد ساختن شیوه تعویق صدور حکم برای اولین بار در سیستم کیفری و تاکید بر نهاد تعلیق اجرای مجازاتها، فیالواقع دایره ابزارهای کیفری جایگزین و به دور از حبس را با در نظر گرفتن انگیزه مجرم وسعت بخشیده است.
انگیزه شرافتمندانه در قتل
صالحی همچنین درباره موضوع قتل از روی ترحم بیان میکند: قتل از روی ترحم که اصطلاحا به آن «اتانازی» گفته میشود ریشه در واژگان یونانی دارد و به معنای «مرگ راحت و خوب» است.
اوتانازی عبارت از «مرگ شیرین بیمار لاعلاج توسط پزشک معالج به تقاضا و خواسته خود بیمار است که معمولا برای خلاص کردن او از رنج و زجر ناشی از بیماری انجام میشود.» و در حقوق کشور ما این نوع رفتار جرم و قتل تلقی میشود که در صورت مثبت، مادی و فیزیکی بودن رفتار ارتکابی، وجود رابطه علیت و ملازمه عرفی بین قتل مورد وقوع و عملکرد مجرم و انطباق با ضوابط مقرر در ماده 290 از قانون مجازات اسلامی جدید از نوع قتل عمد است و مرتکب وفق ماده 381 از همان قانون در صورت تقاضای ولی دم و سایر شرایط قانونی مستحق اجرای مجازات قصاص و در غیر این صورت پرداخت دیه یا مجازات تعزیری خواهد بود.
اما اگر این نوع قتل در اثر ترک فعل ارتکاب یابد به لحاظ عدم انطباق با ضوابط تحقق قتل عمد از این نوع قتل محسوب نمیشود. در اکثر سیستمهای حقوقی کشورها این نوع رفتار قتل و جرم محسوب میشود؛ اما در برخی از کشورها مانند ایالات متحده آمریکا، سوئد، بلژیک و هلند، اتانازی به شیوه غیرمستقیم (صرفا فراهم کردن مقدمات مرگ) قانونی و فاقد وصف کیفری است.
اوتانازی عبارت از «مرگ شیرین بیمار لاعلاج توسط پزشک معالج به تقاضا و خواسته خود بیمار است که معمولا برای خلاص کردن او از رنج و زجر ناشی از بیماری انجام میشود.» و در حقوق کشور ما این نوع رفتار جرم و قتل تلقی میشود که در صورت مثبت، مادی و فیزیکی بودن رفتار ارتکابی، وجود رابطه علیت و ملازمه عرفی بین قتل مورد وقوع و عملکرد مجرم و انطباق با ضوابط مقرر در ماده 290 از قانون مجازات اسلامی جدید از نوع قتل عمد است و مرتکب وفق ماده 381 از همان قانون در صورت تقاضای ولی دم و سایر شرایط قانونی مستحق اجرای مجازات قصاص و در غیر این صورت پرداخت دیه یا مجازات تعزیری خواهد بود
فلسفه قتل تلقی کردن این نوع رفتار را باید در لزوم و ضرورت حفظ نفس به عنوان عطیه الهی و یک قاعده عام شمول بینالمللی جستوجو کرد.از منظر دینی هم میتوان ریشههای آن را در آموزههای ادیان الهی و به ویژه شریعت اسلامی مبنی بر وجوب حفظ نفس و حرمت ازهاق روح بدون مجوز شرعی و قانونی بر مبنای آیات قرآنی، روایات و فتاوای معتبر یافت. بر این مبادی پر واضح است که اصل بر محقونالدم بودن است و مهدورالدم بودن انسان و جواز ازهاق روح استثناء به شمار میرود. در هر حال از دیدگاه و دریچه جامعه بینالمللی «حفظ حیات و منع سلب آن» از حقوق مهم و بنیادین بشر محسوب میشود که مبانی مستند آن را میتوان در اعلامیه جهانی حقوق بشر 1948 و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی 1964 و سایر اسناد بینالمللی مرتبط جستوجو کرد؛ به نحوی که این مهم تحت هیچ شرایطی قابل تعلیق و تعطیل نیست.
در خاتمه ذکر این نکته ضروری است که از آنجا که این نوع قتلها با انگیزه شرافتمندانه و در راستای نجات مقتول از رنج و تعب ارتکاب مییابد،در صورتی که موضوع حسب مورد مشمول حکم مجازات قصاص یا اجرای آن قرار نگیرد؛ به لحاظ وجود انگیزه شرافتمندانه قاتل در ارتکاب قتل، وفق بند «پ» از ماده 38 از قانون مجازات اسلامی جدید قابلیت اعمال تخفیف در مجازات ایشان وجود خواهد داشت.
به طور کلی باید توجه داشت که انگیزه در حقوق ایران نقش اندک و کماثری در تعیین مجازات دارد و اگر قصد وقوع جرم وجود نداشته باشد، مجازات بسیار متفاوت با فرضی خواهد بود که قصد وجود دارد. انگیزه مثبت و منفی در مجازات بیتاثیر است و فقط در برخی موارد استثنایی ممکن است جزو جهات تخفیف محسوب شود و مجازات را اندکی کاهش دهد؛ به همین دلیل اتانازی یا مرگ از روی ترحم مانند هر قتل عمدی دیگری مجازات قصاص را به دنبال دارد.