تعریف سکوت در قانون چیست ؟
-
در عقودی که، فوریت در خیار فسخ آن ها شرط است، مانند: خیار غبن، تدلیس، و عیب؛ سکوت صاحب حق، دال بر اجازه معامله است. در واقع، سکوت در این مقام، نوعی اعلان اراده مبنی بر قبول صحت عقد واقع شده است. البته، میتوان گفت که، محدوده زمانی تعیین شده برای اعمال حق خیار، شرط آن حق است که با انتفای شرط، مشروط نیز منتفی میشود.
سکوت، در لغت، عبارت است از: خودداری از گفتن، و حرف نزدن، و خاموشی.
در مفهوم حقوقی نیز، سکوت، یعنی: عدم اعلان اراده صریح یا ضمنی، و امری است سلبی؛ چرا که، سکوت چیزی جز عدم نیست.
– آثار سکوت:
الف) سکوت باکره در نکاح:
عقد نکاح، مانند تمامی عقود، متشکل از: ایجاب و قبول است. و بنا بر قول مشهور، در آن، ایجاب توسط زوجه و قبول توسط زوج اعلان میشود.
مطابق نظر فقهای امامیه، صیغه نکاح چه در ایجاب و چه در قبول، باید بنا بر احتیاط، به صورت لفظیه استعمال شود. پس، سکوت در مقام قبول در عقد نکاح اعتباری ندارد. اما، سکوت دوشیزه در قبول وکالت در عقد نکاح، بنا بر قول اقوی، دال بر اعلان رضایت و قبول است. البته، فقها در اینجا به عنوان قرینه موجود عنوان کردهاند که حیا و شرم دختر باکره در نکاح برای اولین بار، مانع از بیان صریح میشود و این خود قرینهای است همراه سکوت که دال بر رضایت است. و شاید به خاطر همین علت است که، باکره در خواندن صیغه عقد، وکالت میدهد.
ب) سکوت در خیار فسخ:
در عقودی که، فوریت در خیار فسخ آن ها شرط است، مانند: خیار غبن، تدلیس، و عیب؛ سکوت صاحب حق، دال بر اجازه معامله است. در واقع، سکوت در این مقام، نوعی اعلان اراده مبنی بر قبول صحت عقد واقع شده است. البته، میتوان گفت که، محدوده زمانی تعیین شده برای اعمال حق خیار، شرط آن حق است که با انتفای شرط، مشروط نیز منتفی میشود.
پ) سکوت در ادعا:
در مقام اقامه دعوا پاسخ مدعی علیه به سه شکل میتواند باشد:
۱) اقرار؛ ۲) انکار؛ ۳) سکوت.
سکوت در اینجا، ظاهرا در معنای قبول نیست. چرا که، در امر قضا، پذیرش و قبول ادعا را «اقرار» میگویند. حکم و اثر سکوت در این جایگاه، چنین است که، اگر مدعی علیه در برابر ادعای وارده سکوت کند یا این که مثلا بگوید نمیدانم، قاضی تا سه بار او را وادار به دادن پاسخ میکند و در صورت استنکاف از جواب (اقرار یا انکار)، قاضی قسم را بر مدعی رد میکند و اگر او قسم خورد، حقش ثابت میشود. پس، سکوت در اینجا اولا: به معنای قبول نیست. و ثانیا: از آن ارادهای جز طفره رفتن از پاسخ استفاده نمیشود؛ اما، این اثر بر آن مترتب است که با سکوت مدعی علیه و قسم خوردن مدعی، خوانده محکوم خواهد شد.