بررسی دیدگاههای علمی و جامعه شناسی برای اهداف ازدواج
هدف های ازدواج :
1- به آرامش و سکون رسیدن
2- شکوفایی احساسات و عواطف
3- تأمین نیازهای جنسی
4- نوع و نسب را حفظ کردن
5- پیشگیری از انحرافات اخلاقی و بیماری ها
6- رسیدن به تمامیت شخصیت و تکمیل و تکامل
7- تعاون و همکاری
8- پاسخ به ندای فطرت
الف- رسیدن به سکون و آرامش
ازدواج نقش مهمی در ایجاد سکون و آرامش درونی دارد. زیرا ازدواج یک نوع نیاز فطری میباشد. به همین جهت افراد مجرد آرامش روحی و روانی ندارند و در آنها همیشه یک نوع کشمکش درونی وجود دارد و انگیزه و هدف آنها در زندگی قوی نمیباشد، ولی ازدواج نیازهای عاطفی افراد را برآورده میکند و کشمکش درونی را از بین برده و میل و انگیزه زندگی را در آنها قوی میکند، زیرا فردی که ازدواج کرده میداد که کسی او را از صمیم دل دوست دارد و منتظر و نیازمند او میباشد، این احساس، تلاش کوشش او را در زندگی مضاعف کرده و زمانی که بعد از تلاش و کوشش و خستگش به هم میرسند و با روی خوش با یکدیگر برخورد میکنند تمام خستگیهای جسمی و روانیشان رفته و جای خود را به سکون و آرامش میدهند.
و در سایه ازدواج مشروع، طغیانها و هیجانات درونی، جوششهای غریزه و التهابات جوان مهار میشود، بیتابیها، بـیقراریها، عصیانها، چـشمچرانیها، هوسهای آلوده تحت کـنترل و مهار
درمیآیند.
ب- شکوفایی عواطف و احساسات
یکی دیگر از ثمرههای پربار ازدواج شکوفایی عواطف میباشد. در سایه این پیمان مقدس، عواطف پاکی که در وجود زن و مرد نهفته است شکفته میشود و شکوفه باز میکند. در سایه شکوفایی این عواطف پاک است که مشکلات زندگی یک به یک آسان میگردند و افراد مسائل زندگی را تحمل میکنند و به همدیگر ایثار و محبت میکنند و اگر قصوری هم داشته باشند گذشت میکنند، این شکوفایی عواطف، همچنین باعث میشود که افراد به اولاد خود عشق و محبت داشته باشند و با حوصله و صبر شبها بیدار بمانند و سختیهای فراوان بکشند، تا اولاد خود را بزرگ کنند و آنها را خوب تربیت کرده و به جامعه تحویل بدهند.
ج- تأمین نیازهای جنسی
انسان دارای مجموعهای از نیازها و غرایز است که عدم ارضاء و یا نقص در ارضای هر کدام از این غرایز، تزلزل در شخصیت را موجب میگردد، یکی از نیرومندترین غرایز انسان، غریزه جنسی است که بر اثر ازدواج تأمین این نیاز در مسیر طبیعی و سالم قرار میگیرد و زن و مرد را از انحراف و گناه مصون میدارد، بنابراین تنها وسیله طبیعی و مشروع ارضای این غریزه، ازدواج و تشکیل خانواده است. شاید به همین علت است که رسول خدا میفرماید: «هر کس که ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده» و یا «هر کس که میخواهد پاک و پاکیزه خدا را ملاقات کند باید ازدواج کند» ضرورت تأمین نیاز جنسی، تنها از بعد مادی و جسمانی نباید مطرح شود. بلکه در نتیجه تأمین این نیاز جسمانی فرد از لحاظ روانی، ذهنی و اخلاقی نیز به آرامش میرسد، بنابراین فرد پس از ازدواج میتواند این غریزه مهم حیاتی را با شیوهای مطلوب و معقول و اجتماع پسند ارضاء کند و در سایه آن به آرامش برسد.
د- حفظ نوع و نسب
یکی دیگر از اهداف زوج، حفظ نوع و نسب است. نسل بشر با ازدواج حفظ و استمرار پیدا میکند، البته نه تنها حفظ فیزیکی بدن، بلکه حفظ و استمرار پیوند عاطفی و روانی بشر نیز در ازدواج صورت میگیرد و دیگر حفظ نسب میباشد اگر ازدواج صورت نگیرد نسب افراد از بین میرود و مشکلات عظیمی ایجاد میشود که نمونه آنها مشکلات فراوانی است که کودکان بیپدر و مادر برای جامعه، خانواده و زنی که آن بچه را به دنیا آورده، در غرب ایجاد کرده است کلاً انتساب به والدین و اجداد، موجب آرامش دل و کرامت انسانی است.
هـ – جلوگیری از انحرافات اخلاقی و بیماریها
یکی دیگر از ثمرات خیلی مهم ازدواج، جلوگیری از انحرافات اخلاقی و بیماریهای مختلف جسمی و روانی میباشد. تحقیقات نشان میدهد که میزان بزهکاری در میان افراد مجرد، چندین برابر افراد متأهل است. این میزان در جوامع مختلف تا هشت برابر هم میرسد.
انحرافات جنسی، مصرف مشروبات الکی، اعتیاد به مواد مخدر، مصرف دخانیات، قتل، دزدی، انحرافات سیاسی و حتی تصادفات رانندگی در میان افراد مجرد، چند برابر افراد متأهل میباشد، همچنین انواع بیماریهای جنسی مانند سفلیس، سوزاک، ایدز و غیر و بیماریهای روانی مانند افسردگی، اضطراب در افراد مجرد، خیلی بیشتر از افراد متأهل است.
و- رسیدن به تمامیت شخصیت و تکمیل و تکامل
ازدواج کـردن همانطـوری که قـبلاً اشاره شد یک نـوع تـکامل روانـی و عاطفی میباشد که
شخصیت انسان را کامل میکند و میتوان چنین بیان نمود که شخصی که ازدواج نکرده هنوز به آن اندازه از رشد و تکامل روانی نرسیده است و شخصیت او تکمیل نشده است، ولی ازدواج و تشکیل خانواده، شخصیت او را تکمیل میکند، زیرا هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست، به همین جهت پیوسته در جهت جبران نقص و کمبود خویش تلاش میکند، دختران و پسران پس از دوران بلوغ و جوانی ضمن آنکه درصدد رسیدن به استقلال فکری هستند برای جبران نواقص خود و تأمین نیازهای بیشمار خویش، بسوی ازدواج سوق داده میشوند و با گزینش همسری شایسته موجبات رشد و تکامل خویش را فراهم میکنند. هنگامی که فرد در کانون یک زندگی مشترک قرار میگیرد، در سایة انس و الفت و محبت و روابط نزدیک و صمیمانه، بیشتر احساس مسئولیت میکند و استقلال مییابد و زندگی خویش را هدفدار میکند و از ثمرات کسب و کار و تلاش خود در واحد خانوادة نوبنیان خویش بهره میگیرد.
در زندگی زناشویی، زن و شوهر از تشویقها، حمایتها، رهنمودها بهره میگیرد. به همین دلیل برخورداری از وجود همسری مؤمن و شایسته یکی از بزرگترین نعمتهای الهی است که برای دنیا و آخرت انسان سودمند خواهد بود.
ز- تعاون و همکاری
در سایة ازدواج، روحیة تعاون و همکاری به اوج میرسد. در این پیوند، زن و شوهر دست به دست هم میدهند و مشکلات را از سر راه کنار میگذارند. بچهها را تربیت و بزرگ میکنند و مشکلاتی که در تنهایی و مجرد بودن، احتمالاً تا آخر عمر حل نمیشدند، و یا لااقل چندین سال طول میکشد، با دست به دست هم دادن حل کرده و موانع را کنار میگذارند و به همدیکر عشق و علاقه میورزند. در سایة این عشق و محبت و علاقه، هر کس در جای خود میکوشد که مانع و مشکلات را از سر راه زندگی خود کنار گذارد و زندگی را هر چه بیشتر شیرین کند.
ح- پاسخ به ندای فطرت
با توجه به اینکه ازدواج پیمان مقدس و عزیزی است که بر اساس فطرت خدایی و امر خداوند متعال صورت میگیرد، در حقیقت پاسخی درست و شرعی است که به ندای فطرت و غریزه داده میشود.