بررسی نظرات روانشناسان درباره بلوغ
هانـری والـون گفته است : بلـوغ آخر مرحله ای میباشد که هنوز کودک در آن نمیتواند در رابطه اش با افراد و اشیاء یا موقعیت های گوناگون از آستانه زمان حال تجاوز نماید
توماس گوردن معتقد است : تا پیش از اینکه دربارة چگونگی رفتار با فرزندان، تعلیمات لازم را به والدین نداده باشیم، حق سرزنش آنان را نخواهیم داشت.
گوردن به همین جهت مراکزی بنام پرورش کارایی والدین تشکیل داد و والدین را آموزش میداد تا طرز برخورد با فرزندانشان را بیاموزند. او زیر نظر خود و با بهرهگیری از سیصد تن از کاشناسان متخصص در 18 ایالت آمریکا، تعداد 200 واحد این مراکز را دایر و اداره کرد. او میگوید: زمان بلوغ را از بحرانیترین و پرتشویشترین دوره زندگانی آنان میدانستم، ولی سالهای پس از آن به تجربه دریافتم که نظریه و برداشتهایم اشتباه بوده است. مادرانی که این دوره را گذرانیده بودند، گزارش دادند که به هیچ وجه حالات سرکشی و نافرمانی و یا گوشهگیری و خود فرورفتگی را در این زمان حساس عاطفی و روانی- در فرزندانشان مشاهده نکردهاند، و من دریافتم که نوجوانان در این دوره هیچگاه با خانوادة خویش به ستیز برنمیخیزند. بلکه علیه روشهای ضدتربیت سالهای پیش خود و خلاف آموختهها و دانستههای خویش- که اینک والدین آن را به آسانی اجرا میکنند- قیام مینمایند. پس عملکرد خانواده و مربیان در برابر جوانان میتواند تعیین کنندة چگونگی گفتار و رفتار و کردار برای آنان باشد و هر گونه برخورد غیرقابل توجیه؛ آنان را به پرخاشگری و نافرمانی و به اصطلاح نادرست عصیان و یا ناراحتی میکشاند. موریس دوبس در کتاب خود زیر عنوان «بحران بدیع بودن در نوجوانان» پس از مطالعه و بررسیهای همه جانبه میگویند : نوجوان نه کودک است نه بزرگسال.
آدم جوان، به مقتضای سنش فعالیت و حرکت زیادتری دارد، بنابراین انرژی بیشتری را هم صرف میکند. هر جوانی انتظار دارد که همیشه سر و وضع مرتبی داشته باشد و این ملزم وضع مناسب اقتصادی خانوادهاش است که در حال حاضر، خانوادهها در این زمینه هم جوابگوی احتیاجات خود نمیباشند و آنان از این حیث در رنج بسر میبرند. به دبیرستانها و دانشگاهها و خیابانها سر بزنید تا وضعیت ناخوشایند پوشاک جوانان را که در سوز سرما با تنپوشهای نامناسب بخود میلرزند، آشکارا ببینید ناداری و گرفتاریهای اقتصادی خانوادهها باعث میشود که خیلی از نوجوانان و جوانان، که استعداد فراوان و شایستگیهای چشمگیری برای ادامة تحصیلات دارند، ناگزیر از ترک تحصیل میشوند و به اشتغال میپردازند.