دید قانون و قوانین ایران درباره کودکان کار چیست
-
فردی که از کودکی بهجای تحصیل و تفریح، موظف به تأمین اقتصادی و معیشتی خود و خانواده خود است، کودکی خود را تباهشده میبیند و هیچگاه فرصتی برای آموزشوپرورش یا مهارتآموزی که بتواند تأمینکننده ضمانت شغلی او در آینده باشد، پیدا نمیکند.
کودکان کار به کودکان کارگری گفته میشود که به صورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند، کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمانهای بین المللی فعالیتی استثماری تلقی میشود.
در بیشتر کشورهای جهان، کار کودک شامل کار در مزارع، کارخانهها، معادن و بخشهای خدماتی است و مشاغل کاذبی چون دستفروشی را هم در برمیگیرد؛ کودکان کار اکثراً بهصورت آزاد یا خیابانی، نیمهوقت و تماموقت، فصلی و کارمزد مشغول کار هستند.
کار کودکان بسیار معمول است و میتواند شامل کار در کارخانه، معدن، روسپیگری، کشاورزی، کمک در کسبوکار والدین، داشتن کسبوکار شخصی (مانند فروش غذا) یا کارهای نامتعارف باشد، ناپذیرفتنیترین شکلهای کار کودکان استفاده نظامی از کودکان و تنفروشی آنان است. قاچاق انسان از راههای عمده واردکردن این کودکان به بازار است، بهجز کارگری بردهوار، روسپیگری و فروش اعضای بدن کودکان، از دیگر سرنوشتهای کودکان، قاچاق است.
دلایل و پیامدهای کار کودک
بهرهکشی از نیروی کار کودک، ریشه در عوامل مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دارد بهنحویکه فقر اقتصادی، بیکاری والدین، اعتیاد و طلاق و شکاف طبقاتی از مهمترین عوامل افزایش کودکان کار در یک جامعه به شمار میرود، خانواده فقیری که اکثر درآمد خود را برای خرید غذا صرف میکند، به درآمد کودک خود برای بقا نیاز اساسی دارد البته فقر تنها دلیل کار کودکان نیست و نمیتواند بهتنهایی عاملی برای بردگی و دیگر انواع اشتغال باشد.
آسیب پذیری کودکان در برابر کار
متأسفانه کودکان کاری که بهمنظور کسب درآمد به فعالیتهای تولیدی، خدماتی یا مشاغل کاذب روی میآورند، از بسیاری از حقوق اولیه انسانی، حق آموزش و تحصیل بازمیمانند، سلامت جسمی و روانی این کودکان بهشدت در معرض انواع آسیبها و خشونتهای جسمی و حتی جنسی قرار میگیرد و در آینده با افسردگی، سوءتغذیه و انواع بیماریهای روحی و جسمی مواجه میشوند.
متأسفانه کودکان کاری که بهمنظور کسب درآمد به فعالیتهای تولیدی، خدماتی یا مشاغل کاذب روی میآورند، از بسیاری از حقوق اولیه انسانی، حق آموزش و تحصیل بازمیمانند، سلامت جسمی و روانی این کودکان بهشدت در معرض انواع آسیبها و خشونتهای جسمی و حتی جنسی قرار میگیرد و در آینده با افسردگی، سوءتغذیه و انواع بیماریهای روحی و جسمی مواجه میشوند.
فردی که از کودکی بهجای تحصیل و تفریح، موظف به تأمین اقتصادی و معیشتی خود و خانواده خود است، کودکی خود را تباهشده میبیند و هیچگاه فرصتی برای آموزشوپرورش یا مهارتآموزی که بتواند تأمینکننده ضمانت شغلی او در آینده باشد، پیدا نمیکند.
با آغاز سوادآموزی همگانی و تغییراتی که در شرایط کار، طی صنعتی شدن به وجود آمد و ظهور مفاهیم حقوق کارگر و حقوق کودکان موردنقد و بحث عمومی قرار گرفت، کار کودکان همچنان در اقسا نقاط دنیا که سن ترک تحصیل پایین است شیوع دارد.
قانون ایران در مورد کار کودکان چه میگوید؟
سال 1373، دولت ایران پیماننامه جهانی حقوق کودک را امضا کرد و تعهدات مربوط به کودکان کار و خیابانی را بهصراحت پذیرفت، اما باگذشت 17 سال، هنوز این قشر به رسمیت شناخته نشدهاند، دلیل این مدعی نیز نبود آمار دقیق از این کودکان در کشور است. مهمترین وظیفه دولت در این خصوص ایجاد حق هویت برای کودکان، صدور کارت شناسایی و اجازه تحصیل در مدارس است، اما در عمل جز سیاستهای نافرجام ضربتی و سرکوبی گام دیگری برداشته نشده است. در ایران ماده 79 قانون کار، اشتغال به کار کودکان زیر 15 سال را ممنوع دانسته است البته کارگران شاغل در کارگاههای خانوادگی که کارفرمای آنها، همسر یا بستگان و خویشاوندان نسبی درجهیک باشند، مشمول قانون کار نیستند در نتیجه حداقل سن کار در مورد چنین کارگرانی رعایت نمیشود؛ بر اساس قانون کار اگر یک کارفرما کودک زیر 15 سال را به کار بگیرد، متخلف خواهد بود و برای نخستین بار مجازات نقدی، بار دوم مجازات نقدی و حبس و بار سوم علاوه بر این موارد، کارخانه یا کارگاه پلمپ و پروانه کار فرد متخلف ابطال خواهد شد. از سوی دیگر ماده 84 قانون کار پیشبینی کرده است که در مشاغل و کارهایی که ماهیت آن برای سلامتی یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیانآور است، حداقل سن کار 18 سال تمام خواهد بود که تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی است.در حال حاضر آمار مشخص و دقیقی از تعداد کودکان کار در ایران وجود ندارد هرچند که برخی منابع و سازمانها از وجود دو میلیون کودک کار در ایران خبر میدهند ولی آمارهای غیررسمی تعداد کودکان کار ایرانی را 7 میلیون نفر تخمین میزند که گفته میشود 40 درصد این کودکان را کودکان مهاجر تشکیل میدهد. با توجه به آمارها و گزارشهای موجود حمایت از کودکان کار بهعنوان قشری آسیبپذیر امری ضروری است هرچند که فعالیتها و تلاشهای بسیاری برای ساماندهی کودکان کار در کشور صورت گرفته و انجمنهای حمایت از کودکان کار با پیریزی انواع برنامهها و طرحهای ویژه تلاش کردهاند تا کودکان کار را شناسایی و زمینه فراهم کردن امکانات و تسهیلات و بهرهمندی از حداقل نیازها برای این کودکان را فراهم کنند اما آنچه مسلم است تمام انواع کار کودک بهخصوص بدترین اشکال آن باید ریشهکن شود چرا که کار کودک نهتنها بنیان طبیعی و حقوقی انسانی را پایمال میکند بلکه تهدیدی جدی برای آینده اجتماعی و رشد و پیشرفت اقتصادی محسوب میشود. به نظر میرسد که پدیده کودکان کار نیازمند یک اجماع واحد و تعامل همهجانبه از سوی دستگاههای دولتی و نهادهای اجتماعی و غیردولتی است، تعاملی که میتواند ماحصل آن شناسایی کودکان کار، ایجاد مشاغل پایدار برای خانوادههای آنان، گسترش حیطه نظارت سازمانهای دولتی نظیر بهزیستی و معرفی کودکان کار به NGO ها برای حمایت و پوشش باشد.