مختصری در مورد جزای جرم
عناصر سه گانه جرم تعریف جرم بر اساس ماده ۲ قانون مجازات اسلامی: هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد، جرم محسوب می شود. عنصر قانونی جرم: در حقیقت می توان اظهار داشت که اولین و مهم ترین رکن تشکیل دهنده جرم رکن قانونی است. برای توضیح این عنصر باید بیان نمود که زمانی می توان گفت یک فعل یا ترک فعل جرم است که در قانون برای آن فعل یا ترک فعل جرم انگاری شده و برای آن مجازات تعیین شده باشد. در خصوص این رکن می توان به اصل قانونی بودن جرم و مجازات اشاره نمود. این اصل به این معناست که حکم به مجازات باید بر اساس قانون باشد و همچنین تنها اعمالی مجرمانه است که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد. به عنوان مثال دروغ گفتن یک عمل قبیح از نظر شرعی و اخلاقی می باشد، ولی چون در قانون برای آن مجازات تعیین نشده است، نمی توان این عمل را جرم انگاشت. پس عنصر قانونی حکایت دارد از اینکه هیچ عملی را هر چند زشت و ناپسند و مذموم باشد، نمی توان جرم دانست مگر آنکه قانونگذار آن را جرم شناخته باشد. این ناشی از یک قاعده عقلی و منطقی ” قبح عقاب بلا بیان” و به تبع آن اصل قانونی بودن جرایم است. عنصر مادی جرم: دومین عنصر از عناصر تشکیل دهنده جرم عنصر مادی است. باید در نظر داشت که تنها زمانی جرم تحقق پیدا می کند که فعل یا ترک فعلی را که قانون جرم انگاری نموده است، اتفاق بیفتد. برای مثال عمل مجرمانه سرقت زمانی محقق می شود که عمل ربودن که به صورت فعل است اتفاق بیفتد. برای اینکه جرمی وجود خارجی پیدا کند پیدایش یک عنصر مادی ضرورت دارد و شرط تحقق جرم آن است که قصد سوء ارتکاب عمل خاصی دست کم به مرحله فعلیت برسد. بنابراین قصد باطنی زمانی قابل مجازات است که تظاهر خارجی آن به صورت عملی مغایر با اوامر و نواهی قانونگذار آشکار شود و عامل درونی ذاتی از قبیل فکر و طرح و قصد تا زمانی که در همین مرحله بماند از تعقیب جزائی مصون می مانند. عنصر معنوی یا روانی جرم: آخرین عنصر از عناصر تشکیل دهنده جرم عنصر معنوی یا روانی است. به زبان ساده تر منظور از عنصر معنوی یا روانی احراز سوء نیت فاعل جرم در ارتکاب عمل مجرمانه است. برای مثال سارق می بایست قصد ربودن مال دیگری را داشته باشد، اگر شخصی با تصور این که مال مسروقه متعلق به خودش است و آن مال را بردارد در واقع سوء نیت احراز نمی شود در نتیجه عنصر معنوی یا روانی جرم مخدوش است. با این که در مثال فوق هم عنصر قانونی و هم عنصر مادی وجود دارد ولی به دلیل عدم وجود عنصر معنوی یا روانی شخص مرتکب عمل مجرمانه سرقت نشده است. برای تحقق جرم نقض اوامر و نواهی قانونگذار به تنهایی کافی نیست. فعل مجرمانه باید نتیجه خواست و اراده فاعل باشد. به سخن دیگر، میان فعل مادی و حالات روانی فاعل باید نسبتی موجود باشد تا بتوان مرتکب را مقصر شناخت. ارتکاب جرم یا تظاهر نیت سوء است یا خطای مجرم، مشروط بر اینکه فاعل چنین فعلی را بخواهد یا دست کم وقوع آن را احتمال دهد و به نقض اوامر و نواهی قانونگذار آگاه باشد. تقسیم بندی جرم تقسیم بندی جرم از نظر طول زمان ارتکاب جرم ۱- جرم آنی: جرمی است که در زمان کوتاهی به ارتکاب می رسد، به عبارت دیگر زمان ارتکاب بسیار کوتاه بوده و در مدت غیرقابل ملاحظه ای واقع می شود اگرچه نتیجه آن مدت مدیدی ادامه یابد. ۲- جرم مستمر: جرمی است که فعل یا ترک فعل در یک لحظه و مدت کوتاه تحقق نیافته، بلکه لازمه تحقق آن، استمرار عمل مادی در زمان است. مثل استعمال علنی لباس یا نشان دولتی بدون مجوز. تقسیم بندی جرم از نظر نحوه ارتکاب ۱- جرم مقید: جرمی است که بر حسب تعریف قانونی و یا صدق عرفی، زمانی واقع می شود که تحقق خارجی پیدا می کند که نتیجه ای که از آن منظور نظر است حاصل شده باشد. مثل سرقت که عمل ربایش صورت گرفته. ۲- جرم مطلق: جرمی است که به صرف ارتکاب عمل واقع شده تحقق می یابد اعم از اینکه عمل به نتیجه مطلوب عامل رسیده یا نرسیده باشد. ۳- جرم ساده: جرمی است که عنصر مادی جرم از یک عمل یا گفتار و یا ترک فعل حاصل شده باشد. مثل سرقت، قذف، زنا. ۴- جرم به عادت: جرمی است که عنصر مادی مستلزم اعمال متعدد است که هر یک از آن اعمال منفردا قابل تعقیب نیستند. ۵- جرم جمعی: جرمی است که از یک رشته اعمال پی در پی تشکیل شده است که مجموع آن اعمال، کلا یک عمل شناخته شده و برای آن مجازات تعیین می شود. ۶- جرم مرتبط: جرائمی هستند که بعضی از آن ها مقدمه بعضی دیگر بوده و یا به مناسبت بعضی دیگر ازتکاب یافته و یا تحقق بعضی منوط به تحقق بعضی دیگر باشد. مثل سرقت در دنباله قتل. ۷- جرم مرکب: جرمی است که عنصر مادی تشکیل دهنده آن از چند عمل ترکیب یافته که هر یک به تنهایی جرم نبوده، بلکه مجموعه آن عنصر مادی جرم را تشکیل می دهد. مثل کلاهبرداری. ۸- جرم مشهود: جرم مشهود جرمی است که مرتکب در حین ارتکاب غافلگیر شده و دلایل جرم هم مشهود است. ۹- جرم غیر مشهود: جرم غیر مشهود جرمی است که مدت زمانی است که به ارتکاب رسیده و به دست آوردن دلایل آن غیر ممکن و یا غیر مسلم است. تقسیم بندی جرم از نظر نتیجه یا بهره جرم ۱- جرم عقیم: وقتی است که مجرم به واسطه عدم مهارت یا بی فکری خود یا یک علت اتفاقی غیرقابل پیش بینی نتیجه ای از عمل خویش نمی گیرد. مثلا فردی که با وجود تهیه مقدمات و تیراندازی نمی تواند مجنی علیه خود را به لحاظ اشتباه در دید و عدم مهارت تیراندازی بکشد عملی انجام داده است که اصطلاحا به آن جرم عقیم گویند. ۲- جرم محال: در جرم محال همانند جرم عقیم، مرتکب تا پایان مسیر مجرمانه پیش می رود اما گاه به این علت که نمی داند موضوع جرم وجود ندارد و گاه به این دلیل که آگاه نیست وسایل مورد استفاده او برای ارتکاب جرم بی اثرند، انجام بزه محال می نماید. در شکل اول مثل آن که مجرم به گمان اینکه شخص زنده ای را می کشد به مرده ای تیراندازی می کند و در شکل دوم مانند اینکه برای قتل دیگری از شکر به جای ماده سمی استفاده نماید. نکات مشترک جرم عقیم با جرم محال: 1- هم در جرم عقیم و هم در جرم محال قصد مجرمانه وجود دارد و این فقط در جرایم عمدی قابل تصور می باشد. 2- هم در جرم عقیم و هم در جرم محال مرتکبین کلیه عملیات اجرایی را انجام داده اند و تا انتها پیش رفته ولی موفق به حصول نتیجه مجرمانه نمی شود. تفاوت جرم محال با جرم عقیم: 1- در جرم عقیم امکان تحقق جرم وجود دارد ولی در جرم محال امکان تحقق جرم اصولا وجود ندارد. 2- در جرم عقیم نقض در خود شخص مرتکب جرم بوده و یا ناشی از عوامل قوه قهریه است ولی در جرم محال نقض در وسیله یا موضوع جرم میباشد. نکته مهم: جرم محال هیچ جرمی نبوده و مجارات ندارد. عنصر قانونی جرم عنصر قانونی ریشه اصل قانونی بودن جرایم و مجازات هاست. اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها به این معناست که: 1- هیچ رفتاری بدون وجود قانون جرم نیست. (اصل قانونی بودن جرایم) 2- هیچ جرمی بدون وجود قانون قابل مجازات نیست. (اصل قانونی بودن مجازات) اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها دو نتیجه مهم در بر دارد: 1- تفسیر مضیق قوانین جزایی 2- عطف بماسبق نشدن قوانین جزایی تفسیر مضیق قوانین جزایی، خود دو نتیجه در بر دارد: 1- تبرئه متهم در حال شک 2- منع دلیل تراشی به وسیله قیاس (مگر قیاس منصوص العله) انواع تفسیر به سه دسته تقسیم می شود: 1- تفسیر قانونی 2- تفسیر قضایی 3- تفسیر توسط دکترین دکترین خود سه نوع تفسیر دارند: 1- تفسیر مضیق یا ادبی یا منطوقی 2- تفسیر منطقی یا احراز نظر مقنن 3- تفسیر به نفع متهم “بین تفسیر منطقی و تفسیر منطوقی در آزمون های حقوقی اشتباه نشود.” مراحل تفسیر به ترتیب اولویت عبارتند از: 1- احراز نظر مقنن (تفسیر منطقی) 2- تفسیر مضیق (تفسیر منطوقی) 3- تفسیر به نفع متهم عطف بماسبق نشدن قوانین جزایی دارای استثنائات زیر است: 1- قوانین تفسیری 2- قوانین شکلی 3- قوانین حذف کننده مجازات عمل 4- قانون تخفیف دهنده مجازات عمل 5- قانونی که مساعد به حال متهم باشد که اهم آنها به ترتیب زیر است: الف) قانونی که حداقل قانونی مجازات را افزایش ولی در عین حال حداکثر آن را کاهش می دهد. ب) قانونی که علل موجهه جدیدی پیش بینی کند. ج) قانونی که مجازات تبعی را به تکمیلی اختیاری تبدیل کند. د) قانونی که تعقیب متهم را موکول به شکایت شاکی کند. هـ) قانونی که درجه مجازات تعزیری را کاهش دهد. و) قانونی که به جای مجازات اقدام تأمینی پیش بینی کند. ز) قانونی که اقدامات تأمینی را از یک عمل حذف کند.