چگونه قانون اساسی نوشته خواهد شد ؟
علیرغم اینکه قانون اساسی برتر از دیگر قانون های 1 کشور است،ویژگی دیگری دارد که این است که باید قانون اساسی عام الشمول باشد.
کاربرد این اصطلاح در مورد قانون اساسی با کاربرد آن در مورد سایر قوانین متفاوت است. به عنوان مثال، اگر در مورد قانون کار میگوییم این قانون عامالشمول است، به معنای این است که متن قانون یاد شده، به گونهای تدوین شده که تمام مسایل و روابط کارگری را در بر میگیرد.
اما در مورد مسایل و روابط کارمندان، به ویژه کارمندان دولت، از قانون کار هیچ انتظار شمولی نمی توان داشت؛ یعنی قانون کار تنها در یک حوزه خاص عامالشمول است.
در مورد قانون اساسی، عامالشمول بودن آن به این معنا است که همهی افراد کشور، بدون توجه به طبقه (فقیر، متوسط، ثروتمند) و بدون توجه به قشر (کارگر، کارمند، کاسب) حق استفاده و استناد به قانون اساسی را دارند. به عبارت دیگر، بدون هیچ استثنایی حقوق پیشبینی شده درآن “شامل ِعموم افراد مردم” میشود.
به دلیل عامالشمول بودن قانون اساسی، باید موضوعهایی در آن ذکر شود که همه افراد جامعه حق یکسانی در برخورداری از آن داشته باشند. به عنوان مثال، اگر در متن قانون کار، ذکر شده که کارفرما موظف است سهم حق بیمه کارگران خود را بپردازد، این حق پیشبینی شده در قانون کار فقط شامل کارگران میشود. اما در قانون اساسی، حقهایی در نظر گرفته میشود که فراتر از چنین مسایلی است.
حقوق و آزادیهای فردی از جمله مهمترین مسایلی است که در متن یک قانون اساسی نوشته می شود. خود همین اصطلاح، دارای موضوعها و زیر مجموعههای مهمی است که به زودی به موضوع و مفاهیم آن خواهیم پرداخت. حدود و اختیارات قوای سه گانه، حدود و اختیارات حکومتهای محلی، روش یا روشهای مراجعه به آرای عمومی، تعیین رئیس کشور، منشأ حکومت همه زیرمجموعه همین اصلاح اند. معمولاً پس از ایجاد حکومت و تشخیص ضرورت تدوین قانون اساسی، توسط عدهای از صاحب نظران، متنی نوشته میشود که به آن متن، پیشنویس قانون اساسی می گویند. پس از انتشار این متن، با پیشبینی ترتیباتی، انتخاباتی انجام میشود و مردم طی آن عدهای از افراد مورد اعتماد خود را انتخاب کرده و از آن میخواهند که به نمایندگی از آنان، متن پیشنویس را مورد بحث، نقد و بررسی قرار دهند و نتیجه کار خود را به طور رسمی اعلام کنند.
به این شورای افراد مورد اعتماد مردم، در کشورهای مختلف نامهای گوناگون اطلاق میشود.
اما دو نام از سایرنام ها، مشهورتر است:
۱) بنیان گذاران قانون اساسی
۲) مجلس مؤسسان قانون اساسی.
نامی که در حقوق اساسی بیشتر کاربرد دارد، “قوة مؤسس” است. در ایران، قوة مؤسس، بیشتر با نام “مجلس خبرگان قانون اساسی” شناخته میشود.
اعضای قوة مؤسس، طی جلساتی که با وسایل گوناگون ارتباط جمعی (رادیو، تلویزیون، روزنامه و غیره) به اطلاع مردم میرسد تصمیم میگیرند که مواد ذکر شده در متن پیشنویس تا چه اندازه برای حکومت جدید، میتواند مفید و لازم باشد. بنابراین راجع به مواد بحث میکنند، گاه به طور کلی در آن تغییرهایی ایجاد میکنند و گاه نیز موادی جدید یا متنی جدید به مواد پیشنویس اولیه اضافه میکنند یا از آن کم می کنند.
پس از آن که کار این مجلس به پایان رسید، مجلس طی اعلامی رسمی، موادی را که به عنوان متن اصلی قانون اساسی تدوین کرده است، به اطلاع مردم میرساند. سپس از عموم افراد واجد شرایط رأی دادن، خواسته میشود که طی رفراندمی، نظر مثبت یا منفی خود را نسبت به متن منتشر شده اعلام کنند. اگر اکثریت مطلق ( نصف رأی دهندگان + یک نفر = ۱+۵۰%) به متن، رأی مثبت دادند، به عنوان قانون اساسی شناخته میشود. اگر اکثریت با آرای منفی بود، معمولاً دوباره قوة مؤسس تشکیل میشود و با توجه به انتقادها، اقدام به اصلاح و تکمیل موادی که به نظر آنها مورد قبول رأی دهندگان واقع نشده، میکنند.
حقوق و آزادیهای فردی یعنی چه؟
حقوق و آزادیهای فردی که در قانون اساسی ایران به آن “حقوق ملت” اطلاق میشود، مجموعه ای از حقها و آزادیهاست که حکومت موظف است حریم آنها را حفاظت کند. این مجموعه بیانگر اهمیت و احترام به حیثیت، شرافت و کرامت انسانی است و از مهمترین و بنیادی ترین حقوق برای هر انسان است.
حقوق و آزادیهای فردی براساس نظریههای حقوقی گوناگون، تعاریف گسترده و متفاوتی دارد. اما تعدادی از موضوعهای آن، اکنون تقریباً، مورد پذیرش همة نظریهها قرار گرفته که عبارت اند از: احترام به جان و مال افراد، احترام به حاکمیت قانون و احترام به آزادی بیان، تساوی افراد در برابر قانون.
آرای عمومی یعنی چه؟
میزان و چگونگی رجوع به آرای عمومی، یکی از معیارهای مهم برای سنجش اهمیت حکومت به همکاری و هم فکری مردم در ادارة امور است.
از همین معیار میتوان برای تعریف آن نیز کمک گرفت و گفت: آرای عمومی یعنی «اتکای حکومت براساس رضایت عموم» به عبارت دیگر، یعنی اکثریت افراد یک کشور برسر موضوعی که مربوط به ادارة حکومت میباشد، موافق هستند.
بارزترین جلوههای آرای عمومی در انتخاب نمایندگان مجلس بروز میکند. انتخاب رئیس جمهور یا رئیس حکومت، جلوهی دیگر آن است. همچنین در برخی از قوانین اساسی، پیشبینی شده که در امور مهم کشور نیز، میتوان به آرای عمومی رجوع کرد.
حاکمیت قانون یعنی چه ؟
“حاکمیت قانون” که به آن حکومت قانون نیز میگویند، مجموعه اختیاراتی است که به وسیلة قانون اساسی و سایر قوانین، به مأمورین و مجریان حکومت اعطا شده است. بنابراین آن اشخاص، هنگامی کارهایشان “قانونی” است که “قانون” به آنها چنین اجازهای را داده باشد. احترام به حاکمیت قانون، یکی از مهمترین روشهایی است که میتواند از تمایلات شخصی و استبدادی توسط هر کسی و درهر مقامی، جلوگیری کند.
تساوی افراد در برابر قانون یعنی چه؟
تساوی افراد در برابر قانون و حاکمیت قانون، لازم و ملزوم هم هستند. شرط اصلی و مهم در حکومت قانون، تساوی افراد در برابر قانون است. یعنی قوانین به گونهای نوشته شوند که اساس و بنیان آنها، برتری یک قشر یا طبقه بر دیگران نباشد. هیچ کس از مقامات و مأموران حکومت، مستثنا از پیروی قانون نباشند. هر یک از مأموران حکومت، از عالیترین تا پایین ترین رده، مانند هر شهروند عادی وبدون درنظر گرفتن مقام، به دلیل تجاوز به قانون یا تخطی از قانون قابل پیگرد و مجازات قانونی باشند.
رئیس حکومت کیست؟
رئیس حکومت یا رئیس کشور، اصولاً عالیترین مقام رسمی هر حکومت است. در برخی کشورها، مقام رئیس حکومت، تشریفاتی است. یعنی بیشتر مظهر و نماد وحدت کشور و حکومت است و اختیارات چندانی ندارد. در برخی کشورها این مقام صرفاً تشریفاتی نیست و دارای وظایف و اختیاراتی است و از همین رو علاوه بر اینکه نماد کشور و حکومت محسوب میشود، مظهر اقتدار ملت و دولت نیز است.
عنوان ریاست حکومت، بستگی به ساختار حکومت در قانون اساسی دارد. رئیس حکومت میتواند عناوینی چون رئیس جمهور، پادشاه، امپراتور، رهبر، ملک، امیر و از این قبیل را دارا باشد.
قانون اساسی ایران، مقام رهبری را رئیس حکومت و عالیترین مقام رسمی ایران میشناسد.
اگر میخواهید بیشتر بدانید به این منابع رجوع کنید:
۱) حقوق اساسی و نهادهای سیاسی/ دکتر ابوالفضل قاضی.
۲) بایستههای حقوق اساسی/ دکتر ابوالفضل قاضی.
۳) حقوق اساسی، مسایل جلد دوم/ دکتر جعفر بوشهری/ شرکت سهامی انتشار/ چاپ دوم با اضافات، ملحقات و تجدیدنظر کامل ( چاپ اول ناشر)،۱۳۸۴/ فصل دوم و فصل نهم.
۴) حقوق دیپلماتیک/ دکتر پرویز ذوالعین/ دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی/ چاپ اول،۱۳۷۹/از ص۳ تا ص۴۷.
رضا اسدپور تهرانی
کارشناس ارشد حقوق عمومی