مفهوم و تعریف تابعیت شرکت چیست
-
شرکت تجاری نیز نوعی از شرکت عقدی است که به موجب قوانین تجارت صورت میگیرد و منشاء پیدایش شخصیت حقوقی در حقوق خصوصی میشود و گاهی خود آن شخصیت حقوقی ( نه عقد شرکت ) را هم شرکت نامند. این اصطلاح در مقابل شرکت مدنی استعمال میشود.
بعضی از حقوقدانان در این که شرکت تابعیتی داشته باشد، تردید کرده اند و اصولاً استعمال لفظ تابعیت را در مورد شرکت غیر صحیح تلقی میکنند. به نظر این دسته تابعیت رابطهای است حقوقی که کشور خاصی را به یکی از اعضای تشکیل دهنده جمعیتش مرتبط میکند.
تابعیت در لغت به معنی تابع بودن و پیروی کردن است در اصطلاح تابعیت عبارت است از رابطهای سیاسی که فردی یا چیزی را به دولتی مرتبط میسازد به طوری که حقوق و تکالیف اصلی وی از همین رابطه ناشی میشود ماند تابعیت هر کس نسبت به دولت متبوع و تابعیت کشتی و هواپیما، در حقوقهای مذهبی ملاک تابعیت مذهب است و فاقد مذهب معین نسبت به اهل آن مذهب، اجنبی یا کافر محسوب میشد.
تابعیت ممکن است به صورت ایقاع باشد، مانند موارد ذکر شده در ماده 976 قانون مدنی و یا به صورت قرارداد و عقد باشد، مانند موارد مندرج در ماده 979 به بعد قانون مدنی.
شرکت نیز در لغت به معنی شریک شدن و همدست شدن در کاری میباشد. شرکت در اصطلاح حقوقی عبارت است از اجتماع حقوق چند مالک در شیء معین به نحو اشاعه. یعنی اگر چند نفر بر یک شیء به طور مشاع حقوقی داشته باشند، شریک در آن مال بوده و از اجتماع آنها شرکت به وجود میآید، خواه به حکم قانون باشد؛ شرکت قانونی یا قهری است، مانند شرکت وراث در ترکه. یا به تراضی و اختیاری باشد. شرکت عقدی یا شرکت قراردادی هم ممکن است به صورت شرکت تجاری باشد یا به صورت شرکت مدنی. در شرکت مدنی چون حق مالکیت مشاع به شریکان تعلق دارد، شخصیت حقوقی مستقل به وجود نمیآید. البته اگر موضوع فعالیت آن کار تجارتی باشد، در حکم شرکت تضامنی است.
شرکت تجاری نیز نوعی از شرکت عقدی است که به موجب قوانین تجارت صورت میگیرد و منشاء پیدایش شخصیت حقوقی در حقوق خصوصی میشود و گاهی خود آن شخصیت حقوقی ( نه عقد شرکت ) را هم شرکت نامند. این اصطلاح در مقابل شرکت مدنی استعمال میشود.
شرکت تجاری نیز نوعی از شرکت عقدی است که به موجب قوانین تجارت صورت میگیرد و منشاء پیدایش شخصیت حقوقی در حقوق خصوصی میشود و گاهی خود آن شخصیت حقوقی ( نه عقد شرکت ) را هم شرکت نامند. این اصطلاح در مقابل شرکت مدنی استعمال میشود.
اشخاص حقوقی مانند اشخاص حقیقی به وجود میآیند، زندگی میکنند و میمیرند. به وجود آمدن آنها در حقیقت تشکیل و ثبت قانونی آنها است. زندگی و حیاتشان همان فعالیتی است که برای رسیدن به اهداف خاص خود عهدهدار میگردند. مرگ اشخاص حقوقی هم انحلال آنها است.
مفهوم و معنای تابعیت شرکت:
بعضی از حقوقدانان در این که شرکت تابعیتی داشته باشد، تردید کرده اند و اصولاً استعمال لفظ تابعیت را در مورد شرکت غیر صحیح تلقی میکنند. به نظر این دسته تابعیت رابطهای است حقوقی که کشور خاصی را به یکی از اعضای تشکیل دهنده جمعیتش مرتبط میکند. این ارتباط جنبه معنوی دارد و میان دولت و افراد انسانی تابع آن که دارای احساسات و علائق هستند، برقرار میگردد. که این در مورد شرکت صدق نمیکند و این به این معنی است که تابعیت شرکت وجود ندارد. اما دسته دیگر این فکر را مورد انتقاد قرار داده و قیاس میان تابعیت شرکتها و تابعیت افراد را نادرست دانسته اند.
تعیین تابعیت شرکت مشخص میکند که آیا تشکیل طرز کار یا انحلال شرکت، به موجب قانون کشورمتبوع صحیح بوده است یا خیر، زیرا این نکته عموما مورد قبول است که اعتبارشرکت وطرزکار وانحلال آن تابع قانون کشور متبوع است .
از نظر این حقوقدانان وقتی صحبت از تابعیت افراد میشود، منظور رابطهای سیاسی میان افراد و دولت استو پیدا کردن تابعیت یک فرد به این هدف صورت میگیرد که مشخص شود آیا در رابطه با دولت خاص ، این فرد میتواند از حقوقی مثل رأی دادن و انتخاب شدن در یک نهاد قضایی یا تقنینی برخوردار شود و یا این که خدمت نظام را در کدام کشور باید انجام دهد و امثال این موارد. در حالی مه تابعیت شرکت به معنی به منزله تأیید این نکته است که حیات یک شرکت الزاماً تابع یک سیستم حقوقی است. بنابراین اولاً تابعیت شرکت برخلاف تابعیت افراد حقیقی ، نمیتواند جز براساس یک نفع مادی مطرح شود. ثانیاً ممکن است تابعیت شرکت توسط یک قاضی تعیین شود. به عبارت دیگر یک قاضی به یک شرکت تابعیت خارجی اعطا کند. زیرا در این جا صحبت از حاکمیت در میان نیست ، بلکه سخن از این است که تشکیل ، طرز کار و انحلال شرکت تابع کدام قانون ملی است. امروزه اغلب قوانین در کشورها برای شرکتهایی که دارای شخصیت حقوقی هستند، تابعیت قائل اند و عرف نیز این امر را پذیرفته و اصطلاح تابعیت شرکت را همه به کار میبرند.
تعیین تابعیت شرکت ضروری است
1. تعیین تابعیت شرکت مشخص میکند که آیا تشکیل طرز کار یا انحلال شرکت، به موجب قانون کشورمتبوع صحیح بوده است یا خیر، زیرا این نکته عموما مورد قبول است که اعتبارشرکت وطرزکار وانحلال آن تابع قانون کشور متبوع است .
2. در بسیاری موارد قانونگذار داخلی امتیازاتی برای اتباع یک کشور مقرر می کند که در صورتی به شرکتها واشخاص حقوقی واقع در کشور مورد نظر تسری می باید که اشخاص اخیر، تابع کشور مزبور تلقی شوند برعکس در پارهای موارد پرداخت بعضی عوارض- مانند عوارض نوسازی بعد از جنگ – فقط به عهده شرکتهایی است که داخلی تلقی شوند .
3. دولتها در صورتی مکلف اند از شرکتی حمایت دیپلماتیک کنند، که آن شرکت تابع آنها باشد .
4. از نظر مالیاتی هرگاه شرکتهای خارجی به موجب کنوانسیون یا قانون داخلی، از پرداخت بعضی مالیاتها معاف باشند، تعیین این نکته که شرکت، داخلی یا خارجی است حائز اهمیت خواهد بود.
5. در اغلب کشورها، خارجی در صورتی می توانند فعالیت اقتصادی داشته باشند که به آنها اجازه مخصوص داده شود که اتباع داخلی اصولاٍ از اخذ آن معاف هستند .
6. هر گاه شرک، خارجی تلقی شود، مقررات ارزی در انتقال ارز به خارج از کشور محل شرکت، برای او شرایط آسان تری قائل خواهند بود.
چگونگی تعیین تابعیت شرکت
براساس قانون تجارت ایران هر شرکتی که در ایران تشکیل شده ومرکز اصلی ان در ایران باشد ایرانی است. البته بر این اصل استثنائاتی وجود دارد.
به عنوان مثال به موجب بند ج ماده قانون پولی و بانکی ( مصوب ۱۸/۴/۱۳۵۱) هر بانکی که بیش از ۴۰% سرمایه آن متعلق به اشخاص حقیقی اتباع خارج یا نت حقوقی خارجی باشد، از نظر این قانون بانک خارجی محسوب می شود و باید تحت عنوان بانک خارجی به ثبت برسد از نظر این ماده هر شخص حقوقی که ۱۰۰ درصد سرمایه آن متعلق به اشخاص اتباع ایران نباشد خارجی تلقی می شود .
ویا در مورد شرکتهای هواپیمایی که اگر بیش از ۴۹ در صد سهامشان متعلق به اتباع بیگانه باشد، به حکم مقررات تاسیس نوسانات حمل و نقل هوایی ودریایی، خارجی تلقی می شوند.