قانون امور حسبی-در تعیین امین
ماده ۱۳۰- دادستان و اشخاص ذي نفع از قبيل وراث و بستانکار حق دارند از دادگاه درخواست تعيين امين براي اداره اموال غائب بنمايند.
ماده ۱۳۱- پس از وصول درخواست تعيين امين، دادگاه در خصوص غيبت و اينکه غائب کسي را براي اداره اموال خود معين کرده است يا نه تحقيق نموده و پس از احراز غيبت و وجود شرايط ماده ۱۰۱۲ قانون مدني، تعيين امين مينمايد.
ماده ۱۳۲- کسي که در زمان غيبت غائب عملاً متصدي امور او باشد در موقع تعيين امين براي غائب، آن شخص بر ديگران مقدم خواهد بود.
ماده ۱۳۳- غائبي که تابعيت او مشکوک است تابع مقررات راجع به تبعه ايران است.
ماده ۱۳۴- ساير احکام امين غائب مطابق احکام مذکور در قانون مدني و باب سوم اين قانون است.
ماده ۱۳۵- بعد از صدور حکم موت فرضي غائب يا معلوم شدن موت حقيقي يا زنده بودن غائب، سمت امين زائل ميشود.
فصل سوم- دادن اموال به طور موقت به تصرف ورثه
ماده ۱۳۶- بعد از گذشتن دو سال تمام از آخرين خبر غائب، ورثه او ميتوانند از دادگاه درخواست کنند که دارائي غائب به تصرف آنها داده شود.
ماده ۱۳۷- درخواست بايد کتبي و مشتمل بر امور زير باشد:
۱- نام و مشخصات درخواست کننده.
۲- مشخصات غائب.
۳- تاريخ غيبت.
۴- ادله و جهاتي که به موجب آن درخواست کننده حق اين درخواست را براي خود قائل است.
ماده ۱۳۸- پس از وصول درخواستنامه، دادگاه با حضور درخواست کننده و دادستان به دلائل درخواست رسيدگي مينمايد و نيز راجع به اقامتگاه غائب و تاريخ غيبت و معلوم نبودن محل او بازجوئي لازم نبوده و در صورت احراز صلاحيت درخواست کننده آگهي مشتمل بر درخواست نامبرده و دعوت اشخاصي که از غائب اطلاعي دارند براي اظهار اطلاع به دادگاه ترتيب ميدهد.
ماده ۱۳۹- آگهي مذکور فوق در سه دفعه متوالي هر کدام به فاصله يک ماه منتشر ميشود و پس از يک سال از تاريخ نشر آخرين آگهي در صورت وجود شرايط مذکور در ماده ۱۰۲۵ و ۱۰۲۶ قانون مدني اموال غائب به تصرف ورثه او داده ميشود.
ماده ۱۴۰- در صورتي که غائب براي اداره اموال خود کسي را معين کرده باشد و آن کس فوت شود يا به جهت ديگري صلاحيتش براي اداره اموال از بين برود امين براي اداره اموال معين ميگردد و اموال به تصرف ورثه داده نميشود تا حکم موت فرضي غائب صادر شود.
ماده ۱۴۱- هر گاه در بين اموال غائب مال ضايع شدني باشد ورثه يا امين که اموال غائب به تصرف آنها داده شده آن مال را فروخته و از نتيجه فروش با رعايت مصلحت غائب مالي خريداري و يا اقدام ديگري که به صرفه غائب باشد، مينمايد.
ماده ۱۴۲- هر يک از امين و ورثه که اموال غائب به تصرف آنها داده شده است ميتوانند با اجازه دادستان اموال منقوله غائب را که مورد احتياج نيست فروخته و از پول آن مال ديگري که موافق مصلحت غائب باشد، خريداري و يا اقدام ديگري که به صرفه غائب باشد بنمايند.
ماده ۱۴۳- در موردي که اموال غائب به ورثه تسليم ميشود هر گاه وصيتي شده باشد بايد اموال مورد وصيت به وصي يا موصي له داده ميشود مشروط به اين که مطابق ماده ۱۰۲۶ قانون مدني تامين بدهند.
ماده ۱۴۴- ورثه و وصي و موصي له که اموال غائب موقتاً به آنها تسليم ميشود بايد اموال را با رعايت مصلحت غائب حفظ و اداره نمايند و آنها در اداره اموال غائب به منزله وکيل او خواهند بود.
ماده ۱۴۵- در مورد تسليم اموال به امين يا ورثه، دادگاه به درخواست يکي از ورثه يا امين صورتي از اموال و اسناد غائب تنظيم مينمايد و اين صورت در دفتر دادگاه بايگاني ميشود و اشخاص ذي نفع ميتوانند از آن رونوشت بگيرند.
ماده ۱۴۶- در صورتي که ورثه درخواست کنند صورت اموال با حضور دادستان تنظيم و بهاي اموال به توسط کارشناس معين و در صورت اموال بهاي آن قيد شود، دادگاه درخواست نامبرده را ميپذيرد و هزينه ارزيابي از مال غائب بر داشته خواهد شد.
ماده ۱۴۷- نفقه اشخاص واجب النفقه غائب و ديون غائب از وجوه نقد يا منافع اموال او داده ميشود و در صورت عدم کفايت از اموال منقوله فروخته خواهد شد و اگر اموال منقول هم کافي نباشد از اموال غير منقول فروخته ميشود.
ماده ۱۴۸- در غير مورد ماده قبل ورثه و امين حق ندارند اموال غير منقول غائب را بفروشند يا رهن بگذارند.
ماده ۱۴۹- در دعوي بر غائب، ورثه يا امين که مال به تصرف آنها داده شده طرف دعوي خواهند بود و همچنين ورثه يا امين حق دارند براي وصول مطالبات غائب اقامه دعوي نمايند.
ماده ۱۵۰- در موردي که اموال غائب به تصرف ورثه يا امين داده شده باشد دادگاه ميتواند حقالزحمه متناسبي از درآمد اموال براي ورثه يا امين معين نمايد. هزينه حفظ و اداره اموال غائب از اموال غائب برداشته ميشود.
ماده ۱۵۱- هر گاه بين ورثه غائب، غائبي بوده که محتاج به تعيين امين باشد، براي او نيز اميني معين و سهم شخص غائب به امين سپرده ميشود.
ماده ۱۵۲- هر گاه بين ورثه غائب محجوري باشد سهم او به ولي يا قيم يا وصي سپرده خواهد شد.
فصل چهارم- در حکم موت فرضي
ماده ۱۵۳- اشخاص زير ميتوانند از دادگاه درخواست صدور حکم موت فرضي غائب را بنمايند:
۱- ورثه غائب.
۲- وصي و موصي له.
ماده ۱۵۴- درخواست بايد کتبي و مشتمل بر امور زير باشد:
۱- مشخصات غائب.
۲- تاريخ غيبت.
۳- دلائلي که به موجب آن درخواست کننده حق درخواست صدور حکم موت فرضي را دارد.
۴- ادله و اسنادي که مطابق ماده ۱۰۲۰ و ۱۰۲۱ و ۱۰۲۲ قانون مدني ممکن است به موجب آن ادله و اسناد درخواست حکم موت فرضي غائب را نمود.
ماده ۱۵۵- پس از وصول درخواست نامه، دادگاه اظهارات و دلائل درخواست کننده را در نظر گرفته و در صورتي که اظهارات و دلائل نامبرده را موجه دانست آگهي مطابق ماده ۱۰۲۳ قانون مدني ترتيب ميدهد و اين آگهي در سه دفعه متوالي هر کدام به فاصله يک ماه منتشر ميشود و جلسه رسيدگي به درخواست، به فصاله يک سال از تاريخ نشر آخرين آگهي معين ميگردد.
مقررات اين ماده در صورتي اجرا ميشود که قبلاً در زمينه درخواست تصرف اموال آگهي نشده باشد و چنانچه مطابق ماده ۱۰۲۵ قانون مدني آگهي شده باشد دادگاه به آن آگهي اکتفا مينمايد.
ماده ۱۵۶- رسيدگي با حضور درخواست کننده و دادستان به عمل ميآيد. عدم حضور درخواست کننده مانع رسيدگي نيست.
ماده ۱۵۷- دادگاه ميتواند هر گونه تحقيق که مقتضي بداند بنمايد و پس از احراز موجبات صدور حکم موت فرضي، حکم ميدهد.
ماده ۱۵۸- حکم بايد مشتمل بر امور زير باشد:
۱- نام و نام خانواده درخواست کننده.
۲- مشخصات غائب.
۳- دلائل و مستندات حکم.
۴- تاريخ صدور حکم.
ماده ۱۵۹- درخواست کننده ميتواند از رد درخواست خود و دادستان از حکم موت فرضي پژوهش بخواهد و راي پژوهش قابل فرجام نيست.
ماده ۱۶۰- بعد از قطعيت حکم موت فرضي تاميناتي که از امين يا ورثه گرفته شده است، مرتفع ميشود.
ماده ۱۶۱- در هر موقع که موت حقيقي يا زنده بودن غائب معلوم شود اقداماتي که راجع به موت فرضي او به عمل آمده است بلااثر خواهد شد، مگر اقداماتي که براي حفظ و اداره اموال غائب شده است.