دسته‌بندی نشده

لوث چیست ؟ معنی کلمه لوث یعنی چه ؟

642018141111971751441441820285110674524

  • امام خمینی(ره) در تحریر الوسیله پس از ذکر برخی از مصادیق که موجب لوث می‌شوند می‌نویس «در کل، هر اماره گمان آور در نزد حاکم، موجب لوث است و فرقی بین اسباب ایجاد کننده گمان نیست»

 

لوث در لغت به معنای آلوده کردن، کثیف کردن و لکه‌دار کردن چیزی، آمده است و چون در متهم شدن به قتل یا جرح نیز نوعی آلودگی به خون مردم نهفته است به آن لوث گویند

در اصطلاح اماره‌ای است که موجب ظنّ به صدق ادعای مدعی، توسط حاکم (قاضی) می‌شود مثل شهادت یک شاهد بنابر این‌لوث همان گمانی است که قاضی به صدق ادعای مدعی ظن پیدا کند آن هم از روی قرائن و شواهدی که از مطالعه اوراق و مدرک موجود و گزارش‌های رسیده و تطبیق آن با مورد حادثه به دست می‌آورد.

جایگاه لوث

در قتل و جراحات هرگاه دلیلی مبنی براینکه شخص معینی، مرتکب قتل یا جرح شده وجود نداشته باشد و لوث محقق شود یعنی قاضی به ارتکاب قتل یا جرح از سوی متهم خاصی ظن پیدا کند، مدعی می‌تواند «قتل یا جرح» را به وسیله قسامه اثبات کند گفتنی است با توجه به صراحت ماده 139 قانون مجازات اسلامی، ایراد ضرب بدون جراحت با قسامه قابل اثبات نیست و در جراحات نیز مستنداً به ماده 254 همان قانون قصاص با قسامه ثابت نمی‌شود و فقط موجب پرداخت دیه می‌گردد.

قانون مجازات اسلامی نیز در ماده 239 با آوردن عبارت «هر گاه بر اثر قرائن و اماراتی و یا از هر طریق دیگری، از قبیل شهادت یک شاهد یا … و یا امثال آن، حاکم به ارتکاب قتل از جانب متهم ظنّ پیدا کند مورد از موارد لوث محسوب می‌شود» حصری بودن راه‌های تحقق لوث را رد کرده و ملاک را خروج از شک و تحقق ظنّ در نزد حاکم دانسته است بنابراین لازم نیست گمان از راه خاصی بدست آید بلکه از هر راهی که حاصل گردد کفایت می‌کند

آیا لازم است گمان (لوث) از راه خاصی بدست آید؟

امام خمینی(ره) در تحریر الوسیله پس از ذکر برخی از مصادیق که موجب لوث می‌شوند می‌نویس «در کل، هر اماره گمان آور در نزد حاکم، موجب لوث است و فرقی بین اسباب ایجاد کننده گمان نیست» قانون مجازات اسلامی نیز در ماده 239 با آوردن عبارت «هر گاه بر اثر قرائن و اماراتی و یا از هر طریق دیگری، از قبیل شهادت یک شاهد یا … و یا امثال آن، حاکم به ارتکاب قتل از جانب متهم ظنّ پیدا کند مورد از موارد لوث محسوب می‌شود» حصری بودن راه‌های تحقق لوث را رد کرده و ملاک را خروج از شک و تحقق ظنّ در نزد حاکم دانسته است بنابراین لازم نیست گمان از راه خاصی بدست آید بلکه از هر راهی که حاصل گردد کفایت می‌کند

شخصی یا نوعی بودن لوث (گمان)

قرائن و شواهد موجود مثل حضور شخص همراه با آثار جرم در محل قتل یا شهادت طفل ممیز قابل اعتماد و غیرِه باید موجب گمان و ظنّ نوعی نسبت به ارتکاب جرم توسط متهم شود یعنی مجموع آن قراین و شواهد باید نزد نوع قضات گمان آور باشد و قاضی در حصول گمان باید متعارف باشد پس اگر قاضی شخص زودباوری باشد که از امور مشکوک و غیر واضح که هیچگونه ارتباطی به متهم ندارد گمان پیدا کند چنین گمانی سودمند نخواهدبود.

از طرف دیگر این قرائن و امارات باید برای شخص قاضی نیز ایجاد ظنّ کند چرا که ملاک، تحقق لوث (گمان) نزد قاضی است همچنانکه در ماده 239 قانون مجازات اسلامی آمده است «… حاکم به ارتکاب قتل از جانب متهم ظنّ پیدا کند» بنابراین دو معیار نوعی و شخصی باهم بکار برده می‌شوند یعنی ظنّ ایجاد شده برای قاضی باید مبتنی بر مبانی متعارف باشد و با فقدان هر یک از دو شرط، لوث ایجاد نخواهد شد و محملی برای قسامه نخواهیم داشت همچنانکه در صورت تعارض امارات ظنّ آور مثل حضور شخصی با سلاح آغشته به خون و شیری درنده در نزدیکی محل کشف جسد لوث باطل شده و نمی‌توان به قسامه متوسل شد.

 

منابع:

[1] آذر نوش، آذر تاش؛ فرهنگ معاصر عربی – فارسی، تهران، نشر نی، 1383، چاپ چهارم،

[2] . موسوی، روح‌الله (امام)؛ تحریر الوسیله، مؤسسه تنظیم و نشر آثار الامام الخمینی، پائیز 1379 ش، الطبعه الاولی

[3. رازی زاده، محمد علی؛ قساحه در نظام تضایی اسلام، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، 1374، اوّل

[4] . ر. ک: ماده 139، قانون مجازات اسلامی

[5] . موسوی، روح‌الله (امام)؛ همان

[6] . میر محمد صادقی، حسین؛ جرائم علیه اشخاص، تهران، نشر میزان، 1386، چاپ اوّل،

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا