دانستنیهایی درباره جرایم محاربه و مفسد و فی الارض
-
سوال این است که در واقع آیا به کار بردن سلاح باید منجر به ترسیدن و سلب امنیت و آسایش مردم شود یا اینکه صرف به کار بردن سلاح ولو این که منجر به سلب امنیت مردم هم نشود، منجر به تحقق محاربه می شود؟
یکی از جرایم مهم که مخل امنیت و آسایش محسوب می شود جرم محاربه است. این جرم در موازین فقهی مورد بحث فراوان قرار گرفته است. در کنار این عنوان افساد فی الارض نیز وجوددارد. برای اشنایی بیشتر با این بحث گفت و گویی را با دکتر محمد جعفر حبیب زاده، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس و مولف کتاب « محاربه در حقوق کیفری ایران» انجام داده ایم.
در گفت و گو با یک عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس مطرح شد
راجع به محاربه و افساد فی الارض چه تفسیری و یا تفاسیری از آیه 33 سوره مائده وجود دارد؟
** سه تفسیر از این ایه شده است. تفسیر اول این است که جرم اختصاص به محاربه دارد و در واقع شرایط تحقق محاربه را بیان می کند. تفسیر دوم این است که این جرم دو عنوان رامطرح کرده است. یکی از آن ها عنوان محاربه و دیگری عنوان افساد فی الارض است. موید این تفسیر دوم این است که در آیه قبل که می فرماید:« من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض…». فقها و مفسرین حقوقی این عنوان فساد فی الارض را اینگونه تفسیر کرده اند که علاوه بر عنوان محاربه ما عنوان دیگری نیز تحت عنوان فساد فی الارض نیز داریم. تفسیر دیگری که از این آیه شده، این که برای تحقق مصداق خارجی این آیه، هم محاربه و هم افساد فی الارض لازم است. اتفاقاً تفسیر امام خمینی(ره) از این آیه در تحریر الوسیله نیز همین است. در واقع ایشان محاربه بر وجه افساد را مطرح می کنند. عینیدر واقع برای تحقق جرم محاربه به علاوه بر این که به کاربردن سلاح لازم است، باید این عمل موجب فساد نیز بشود. از بعضی عبارت های صاحب جواهر نیز این گونه استنباط می شود که ایشان نیز تمایل به این نظر دارد.
از نظر شما آیا این دو موضوع با توجه به سابقه و جایگاه فقهی خود از یکدیگر منفک هستند؟
** من در کتاب خودم این موضوع را مورد بررسی قرار دادم و در واقع تفسیر میانه را تقویت کردم که عبارت از این است که ما در کنار عنوان محاربه می توانیم عنوان افساد فی الارض را نیز داشته باشیم، منتها تعبیری که من ار افساد فی الارض دارم با تعبیری که قانون جدید مجازات اسلامی در مورد افساد فی لالرض دارد متفاوت است.
تعبیری که من در کتاب خودم راجع به افساد فی الارض داشتم، در واقع ارتکاب جرایم مهمی است که نظام اجتماعی را مختل می کنند و اثر آن نیز از نظر اختلال در نظام اجتماعی از جرایم متوجب حد و از جمله محاربه بیشتر است. اما حکم شرعی ندارند.
در ماده 280 بیان شده است که محاربه عبارت است از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آن ها، به نحوی که موجب ناامنی در محیط شود. هر گاه کسی با انگیزه شخصی به سوی یک یا چند شخص خاص سلاح بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد محارب محسوب نمی شود. همچنین است کسی که به روی مردم سلاح بکشد، ولی در اثر ناتوانی موجب سلب امنیت نشود
برای آشنایی بیشتر با نظر شما راجع به ماهیت جرم افساد فی الارض، با مثالی این موضوع را بیان کنید.
** به عنوان مثال کسانی کهباندهای قاچاق مواد مخدر را تشکیل داده اند که در مورد این موضوع امام خمینی (ره) در زمان حیات ایشان استفتاء شده بود. ایشان هم به این مورد اشاره کرده بودند و معتقد بودند که این ها را میتوان به عنوان مصداق مفسد فی الارض مجازات کرد.
قانون جدید مجازات اسلامی چه رویکری در قبال جرم افساد فی الارض داشته است؟
** آنچه که لایحه جدید مجازات اسلامی در ماده 283 در بجث افساد فی الارض آورده است اساسا از بحث افساد فقهی خارج شده است. در واقع با تعبیری که در لایحه جدید مجازات اسلامی آمده است همه عناوین جرایم موجود را ما میت وانیم در صورتی که به تعبیر قانون وسیع باشند، مصداقی از افساد فی الارض تلقی کنیم و مجارات موبروط به افساد فی الارض را در مورد آن ها اعمال کنیم و در واقع تفسیر موسعی است از عنوان افساد فی الارض، ایرادی هم که فقها مخالف می گرفتند و می گفتند که ما نمی توانیم افساد فی الارض را جرم انگاری کنیم این بود که عنوان افساد فی الارض یک عنوان کلی است و جرم انگاری به یک عنوان کلی تعلق نمی گیرد.. پس بنابراین آن برداشتی که من از بحث افساد داشتم متفاوت است با آنچه که امروزقانون گذار در مورد افساد فی الارض دارد. با توجه به این که در هر حال ما افساد فی الارض را در بحث حدود مطرح می کنیم، در باب حدود باید قاعده جاری شود و شبهات اعم از حکمی و موضوعی نباید به سمت تجریم و حرم انگاری و به تعبیر امروزی علیه متهم تفسیر شوند. به نظر من ماده 183 قانون مجازات اسلامی ما که مقرر کرده است: «هر کس که برای ایجاد رعب و هراس و سلب ازادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد، محارب و مفسد فی الارض می باشد.» قدر متیقن عنوان محاربه در فقه است.
آیا محاربه از نظر حقوقی جرم مطلق است یا مقید؟ به عبارت دیگر آیاحصول نتیجه مجرمانه در این نوع جرم شرط است یا خیر؟
** سوال این است که در واقع آیا به کار بردن سلاح باید منجر به ترسیدن و سلب امنیت و آسایش مردم شود یا اینکه صرف به کار بردن سلاح ولو این که منجر به سلب امنیت مردم هم نشود، منجر به تحقق محاربه می شود؟ به نظر می رسد برخلاف نظر گذشته من که در آن محاربه جرم مطلق است و البته انون مجازات اسلامی موجود شرایط جرم محاربه را مطلق بیان کرده است، نظر قانون مجازات اسلامی جدید چیز دیگری است.
در ماده 280 بیان شده است که محاربه عبارت است از کشیدن سلاح به قصد جان، مال یا ناموس مردم یا ارعاب آن ها، به نحوی که موجب ناامنی در محیط شود. هر گاه کسی با انگیزه شخصی به سوی یک یا چند شخص خاص سلاح بکشد و عمل او جنبه عمومی نداشته باشد محارب محسوب نمی شود. همچنین است کسی که به روی مردم سلاح بکشد، ولی در اثر ناتوانی موجب سلب امنیت نشود. به نظر من این نظر اخیرء نظر درست تری است. یعنی در حقیقت ماده 280 لایحه مجازات اسلامی نسبت به ماده 183 قانون لازم الاجرای موجود با احتیاط تر تنظیم شده است و با واقعیت های اجتماعی کشور ما نیز منطبق تر است. اطلاق ماده 183 قانون مجازت اسلامی مورد سوء اسفتاده قرار گیرد و در واقع هر عنوانی را مشمول عنوان محاربه قرار دهند.