قوانین اقتصادی - جرایم مالی

معنی حجر و رفع آن در قانون کشور

  • حجر مبتنی بر فقدان اراده و نقص اراده: گاهی حجر به علت نبود قوه درک، شعور  و اراده است که اصلاً شخص محجور، فاقد قوای دماغی(عقلی) سالم است مثل مجنون و گاهی حجر به علت نقص در قوای دماغی یا عدم کفایت اراده است؛ مثل حجر صغیر ممیز یا سفیه.

 

حجر در لغت به معنای منع و بازداشتن آمده است. در اصطلاح حقوقی نیز حجر، به معنای عدم اهلیت استیفاست و در تعریف آن حقوقدانان معتقدند که، حجر عبارت است از منع شخص به حکم قانون از اینکه بتواند امور خود را بطور مستقل و بدون دخالت دیگری اداره کند.

در اینکه حجر فقط در امور مالی است یا شامل امور غیر مالی هم می‌شود اختلاف نظر وجود دارد؛ بعضی فقها و حقوقدانان آنرا مختص امور مالی می‌دانند و در مقابل عده‌ای از فقها و حقوقدانان آنرا اعم از امور مالی و غیر مالی می‌دانند.

انواع حجر:

١) حجر عام : منظور از حجر عام آن است که شخص به طور کلی از اجرای حق و انجام دادن اعمال حقوقی ممنوع باشد ، مثل حجر مجنون که حجر عام است چرا که دیوانه در کلیه امور خود ممنوع از تصرف است و به  علت فقدان اراده، هیچ گونه عمل حقوقی، چه عقد باشد چه ایقاع، نمی‌تواند انجام دهد. جنون در حقوق ایران به هر درجه که باشد باعث می‌شود که شخص نتواند اهلیت استیفا داشته باشد. طبق ماده ۱۲۱۱ قانون مدنی جنون به هر درجه که باشد موجب حجر است.

حجر خاص: منظور از حجر خاص، آن است که شخص از پاره‌ای از تصرفات خود ممنوع باشد نه همه آن‌ها، مثلحجر سفیه که حجر خاص است چرا که حجر و ممنوعیت تصرف او، محدود به امور مالی است. «معاملات و تصرفات غیر رشید در اموال خود نافذ نیست مگر با اجازۀ ولی یا قیم او ، اعم از اینکه این اجازه قبلاً داده شده باشد یا بعد از انجام عمل» (مفاد ماده ۱۲۱۴ قانون مدنی). بنابراین شخص سفیه می‌تواند در امور غیر مالی خود مثل طلاق تصمیم بگیرد. همچنین حجر اشخاص تاجر ورشکسته نیز حجر خاص است چرا که محدود به تصرفات مالی است که به زیان طلبکاران باشد.

«معاملات و تصرفات غیر رشید در اموال خود نافذ نیست مگر با اجازۀ ولی یا قیم او ، اعم از اینکه این اجازه قبلاً داده شده باشد یا بعد از انجام عمل» (مفاد ماده ۱۲۱۴ قانون مدنی).

٢) حجر حمایتی و سوء ظنی: در حجر حمایتی، منظور قانونگذار حمایت از محجور است در مقابل دیگران، تا اینکه دیگران از حجر و وضعیت او سوء استفاده نکنند. مثلاً در حجر صغیر، مجنون و غیر رشید، قانونگذار بدلیل اختلال یا نقص قوای دماغی و به جهت اینکه آن‌ها قادر به ادارۀ امور خود به طور کامل نیستند، بعضی از محدودیتی‌ها را نسبت به آنان و کسانی که با آنان تعامل دارند، اعمال نموده است. «هرگاه کسی مالی را به تصرف صغیر غیر ممیز و یا مجنون بدهد، صغیر یا مجنون مسئول ناقص یا تلف شدن آن مال نخواهد بود.» ولی در حجر سوء ظنی، منظور قانونگذار حمایت از دیگران است در مقابل محجور، مثل حجر تاجر ورشکسته که محدودیت قانونگذار برای تاجر ورشکسته، بدلیل حمایت از طلبکاران می‌باشد.

٣) حجر قانونی و حجر قضایی:  منظور از حجر قانونی این است که قانون مستقیماً آن شخص را محجور می‌داند، بنابراین اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند:

۱. صغار  ۲. اشخاص غیر رشید  ۳. مجانین

منظور از حجر قضائی این است که حکم توسط دادگاه صادر شده باشد؛ مثل حجر تاجر ورشکسته که  پس از احراز شرایط ورشکستگی توسط دادگاه صادر می‌شود.

٤) حجر مبتنی بر فقدان اراده و نقص اراده: گاهی حجر به علت نبود قوه درک، شعور  و اراده است که اصلاً شخص محجور، فاقد قوای دماغی(عقلی) سالم است مثل مجنون و گاهی حجر به علت نقص در قوای دماغی یا عدم کفایت اراده است؛ مثل حجر صغیر ممیز یا سفیه.

٥) حجر در امور مالی و غیرمالی: گاهی حجر و ممنوعیت تصرف شخص، فقط در امور مالی است مثل حجر سفیه که در امور غیر مالی  نمی‌باشد و فقط در امور مالی است که عقل معاش ندارد و گاهی حجر هم شامل امور مالی و هم غیر مالی است مثل حجر صغیر و مجنون که عام است.

گاهی حجر و ممنوعیت تصرف شخص، فقط در امور مالی است مثل حجر سفیه که در امور غیر مالی نمی‌باشد و فقط در امور مالی است که عقل معاش ندارد و گاهی حجر هم شامل امور مالی و هم غیر مالی است مثل حجر صغیر و مجنون که عام است.

٦) حجری که زمان در آن معنی ندارد: گاهی حجر محدود به زمان خاصی است مثل حجر صغیر که پس از رسیدن به سن بلوغ و رشد، مرتفع می‌شود، ولی گاهی زمان معنی ندارد مثل حجر مجنون که معلوم نیست که برطرف می¬شود یا نه و تا کی ادامه دارد.

حکم حجر و رفع آن:

حکم حجر: حکمی است که به موجب آن دادگاه رسیدگی کننده احراز نموده، فرد محجور است و برای  وی قیم تعیین خواهد نمود. دادگاه می¬تواند علاوه بر قیم، یک یا چند نفر را به عنوان ناظر تعیین کند تا امور محجور توسط قیم و تحت نظارت ناظر اداره شود.

حکم رفع حجر: فرد با مراجعه به دادگاه صادر کننده رأی ادعا می نماید که از حالت حجر خارج شده و  در کمال صحت و سلامت عقل بوده و رشید می باشد که در این صورت دادگاه رسیدگی کننده پس از انجام تشریفات قانونی و احتمالاً کسب نظریه پزشکی قانونی و پس از احراز سلامت متقاضی، حکم به رفع حجر صادر و از آن تاریخ رابطه قیومیت قطع گردیده و شخص می تواند اصالتاً در اموال خود دخل و تصرف نماید.

متداول‌ترین سئوالات مطرح شده در مورد حجر:

۱. مادرم پیر است و گاهی نمی تواند راجع به اموال خود تصمیم درستی بگیرید و ترس ما این است که برادرم ایشان را فریب دهد و اموال مادرم را بنام خود نماید چگونه می توان از این امر جلوگیری کرد؟ پاسخ: برای جلوگیری از دسترسی برادرتان به اموال مادر یا باید از مادر وکالت رسمی در خصوص اداره اموال وی بگیرید و یا حکم حجر ایشان را از دادگاه و یا درخواست نصب قیم را نمایید.

۲. چنانچه فرد محجور ملک خود را بفروشد آیا معامله انجام شده صحیح است؟ پاسخ:  در صورتیکه اثبات شود که انتقال دارایی و اموال غیر منقول این فرد در زمان حجر ایشان بوده است و هرگونه انتقال بدون در نظر گرفتن مصلحت محجور باشد باطل است زیرا باید قبل از معامله اذن دادستان اخذ می شد.

مدارکی که مراجعه کنندگان جهت طرح دعوای رفع حجر باید ارائه دهند:

۱. تصویر مصدق دادنامه مربوط به صدور حکم حجر (اختیاری)

۲. تصویر مصدق نظریه پزشک قانونی (اختیاری)

۳. به همراه داشتن کارت ملی جهت احراز هویت و کارت عابر بانک جهت پرداخت هزینه دادرسی الزامی است.

۴. استعلام نظر پزشکی قانونی

۵. تحقیقات محلی

۶. استماع شهادت شهود و مطلعین

۷. شماره پرونده استنادی

۸. سایر دلایل و مستندات مورد نیاز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا